![]()
- این زن شجاع ایرانی خدای رنگینکمان را در دامان خود پرورانده است+فیلم
- روز جهانی کارگر در ایرانِ مصیبت زده؛ از معدن تا بندر، محل قتل کارگر - خطاب به پرزیدنت ترامپ؛ پیامتان به مردم ایران ۶سال پیش یادتان هست؟! - ترامپ در موضوع ایران به کدام مقامات دولت خود گوش میدهد؟ - شاخه زیتون ترامپ در سایه تهدید نظامی؛ اینهمه تهدید برای چیست؟! - تحلیل؛ گفتگو با آمریکا: چرا عراقچی این هفته سراسیمه به مسکو میرود؟ - منبع داخلی: چرا ترامپ نمیتواند خواستههای جمهوری اسلامی را بپذیرد؟ - چرا "عزیزم" اد شیرن مهم است؟ بازخوانی یک واژه در بستر جهانی+فیلم - از رقص نوروز تا تجمع قومگرایانه؛ ریشه تنشهای ارومیه کجاست؟ - ایران ۱۴۰۴؛ منبع داخلی: تولد بحرانی از بحرانی دیگر؛ هشدار پزشکیان
- خامنهای جنایت پیشه ظرف یکماه دستکم ۱۱۰ نفر را اعدام کرد
- جوان نخبه ایرانی را با اعتراف اجباری به اتهام جاسوسی اعدام کردند+فیلم - زاهدان؛ ششمین اعدام یک زندانی سیاسی و عقیدتی بلوچ در دو هفته اخیر - خشم و انزجار از اعدام جنایتکارانه کولبر محروم پدر سه فرزند - انتقال زندانیان سیاسی محکوم به اعدام از اوین به قتلگاه قزلحصار
- دیپلمات سابق رژیم: تمامی مسیرهای آشتی احتمالی در حال بسته شدن هستند
- آتشبس ترامپ با حوثیها در هالهای از ابهام است؛ شاید فقط تا یکشنبه - سایه ترس و وحشت از جنگ در بیت سلامی؛ روزنامه: ترامپ شوخی ندارد! - با ادامه تحریمها و اظهارات تهدیدآمیز مقامات آمریکا مذاکرات به کدام سو میرود؟ - اتم خامنهای؛ تهدید بیسابقه ترامپ همزمان با استقرار بمبافکن بی-۵۲
- رکورد طولانی ترین مکالمه تلفنی جهان واقعا باورکردنی نیست
- قتل فجیج مجری زن شبکه شیطانی متعلق به سپاه پاسداران در منزلش - جنگ هند و پاکستان؛ مسیر پروازهای جهانی طولانیتر شد - بیل گیتس: هوش مصنوعی کلید پیشرفت در حوزه سلامت و آموزش است - رمزگشایی از معمای ۲۰۰ ساله جبر؛ دانشمندان معادلات را حل کردند
- اینهم شب یلدای قسطی در حاکمیت سیاه ملایان؛ پایان شب سیه سیپد است
- فیلم؛ خواننده اپرا که مجذوب موسیقی محلی ایران بود: ویدئو را ببینید - نسخه بدون سانسور فیلمی که کارگردانان آن به اشاعه فساد متهم شدند - سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" ۸۰ ساله شد؛ ویدئو با صدای بنان - نوبل ادبیات؛ نثر شاعرانهاش که شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند
- برادر بانوی ورزشکاری که حجاب را برداشت: بالهای خواهرم را چیدند!
- کاریکاتور اسرائیلی؛ حزبالله در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است - کاریکاتور؛ هر موقع این عصا را دست آقا دیدید یعنی بدجوری ترسیده - کاریکاتور فعال ضد اسرائیلی: گنبد آهنین عربی برای حمایت از اسرائیل - کاریکاتور انتخاباتی؛ در جمهوری اسلامی جایی برای انتخاب نیست ایرانپرسنیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمیکند. ![]() ![]() پنجشنبه، 6 آبان ماه 1395 = 27-10 2016تجاوز گروهی به دختر ۱۶ ساله تهرانیخبرگزاری هرانا ـ دختری ۱۶ ساله در تهران درپی دوستی خیابانی با یک پسر ۱۸ ساله، فریب خورده و مورد تجاوز گروهی قرار گرفت. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، مینا دختر ۱۶ ساله ای است که در پی یک دوستی خیابانی طعمه جوان ۱۸ ساله و دوستان شد و مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفت. این دختر در حالی که از نگاه کردن به چهره مادرش شرم داشت، در حاشیه رسیدگی قضایی به پرونده اش به تشریح چگونگی وقوع این حادثه تلخ پرداخت وگفت: “همه چیز از دوستی خیابانی با یک جوان ۱۸ ساله شروع شد. پدر و مادرم هر دو کارمند هستند و من که تک فرزند بودم همواره در تنهایی به سر می بردم به همین خاطر تلاش می کردم برای پرکردن ساعاتی از این اوقات تنهایی برای ورزش و تفریح به پارک ملت بروم. گاهی حضورم در پارک طولانی می شد چرا که می دانستم کسی در خانه انتظارم را نمی کشد. مدتی به همین ترتیب سپری شد تا این که روزی پس از گردش در اطراف پارک ، برای رفع خستگی روی نیمکتی نشستم. در همین حال جوانی شیک پوش وخوش چهره خیلی طبیعی در کنارم نشست و به بهانه ای سر صحبت را باز کرد. او در حالی که از رفتار مودبانه و باکلاس من تمجید می کرد و مدام لبخند می زد گفت همانند من تک فرزند خانواده است وقصد دارد با دختری مودب و زیبا ازدواج کند. من هم که در همان نگاه اول دلباخته او شده بودم تحت تاثیر حرف های عاشقانه اش قرار گرفتم و این گونه رابطه من و اتابک آغاز شد. آن روز تصمیم گرفتیم تا بیشتر در پارک یکدیگر را ملاقات کنیم. من هر روز زودتر به محل قرار می رفتم و ساعت ها با یکدیگر درباره ازدواج و آینده صحبت می کردیم به طوری که اتابک اعتماد کامل مرا جلب کرده بود و من همه حرف هایش را به راحتی می پذیرفتم. او گاهی نیز با خودرویی که عنوان می کرد از دوستش به امانت گرفته است به سراغم می آمد و با یکدیگر به گشت و گذار در شهر می پرداختیم، تا این که روزی با چند تن از دوستانش به محل قرار آمد و آن ها را دوستان مورد اعتمادش معرفی کرد. سپس از من خواست سوار شوم. پس از طی مسافتی در بزرگراه فجر احساس کردم، او وارد جاده حاشیه شهر شد و به سمت خین عرب ادامه مسیر داد ولی به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم سخنی نگفتم. تا این که او خودرو را داخل یک سوله برد. آنجا بود که به اتابک اعتراض کردم ولی ناگهان یکی از دوستانش تیغه چاقو را زیر گلویم گذاشت و مرا ترساند. وقتی به نیات پلید و شیطانی اتابک پی بردم با گریه و زاری التماس کردم تا رهایم کنند ولی آن ها توجهی به التماس های من نداشتند و مرا مورد آزار قرار دادند حتی از اعمال کثیفشان فیلم گرفتند و گوشی تلفن مرا هم پنهان کردند تا با کسی تماس نگیرم. آن روز وحشتناک خیلی ترسیده بودم به طوری که حتی جرأت گریه کردن هم نداشتم. آن ها پس از آن که مرا تهدید کردند به کسی چیزی نگویم دوباره در پارک ملت رهایم کردند. وقتی مادرم وضعیت آشفته مرا دید و درباره گوشی تلفن همراهم پرسید نتوانستم حقیقت را کتمان کنم و همه چیز را بازگو کردم. سپس با شکایت ما، ماموران آگاهی اتابک را دستگیر کردند اما زندگی من نابود شده است و…” |