امیراحمدی در بین پرزیدنتهای سوژه خنده
خبرگزاری دانشجو: سر و کله پرزیدنتهای سوژه خنده از کجا پیدا شد؟ (تصاویر زیر) ....سر و ته علت دیدهشدن این کاندیداهای شاد و شنگول را که بگیریم، میرسد به خبرنگارانی که از سهشنبه تا همین دیروز، از صبح تا شب توی وزارت کشور بودند و درگیر پوشش لحظه به لحظه ثبتنامها. تعداد چهرههای واقعاً صلاحیتدار هم آنقدری نبود که تمام خوراک خبری این خبرنگارها را فراهم کند، نتیجه میشود اینکه همه به دنبال عکس گرفتن از و گفتگو با قماش خوشحالِ ثبتنامکننده باشند. البته اگر کمی به عقب برگردیم، ردپای نخستین گزارشها از نامزدهای عجیب و غریب به تلویزیون میرسد. در یکی از اولین نمونهها ، سال 84 بود که در حواشی گزارشهای خبری تلویزیون، تصاویر و گفتگوهایی از آدمهای خاص، بیبرنامه و عجیبی پخش شد که برای انتخابات نهم ریاستجمهوری نامزد شده بودند. از آن موقع به بعد، این آدمها بخشی از «سوژه خنده» ایام انتخابات شدند. ماجرای هنرپیشههای انتخاباتی را اما میشود از سویههای دیگری هم دید. آدمهایی که با وجود علم به رد صلاحیت قطعیشان؛ برای دیدهشدن،کسب شهرت، جلب توجه با چیزهایی شبیه این وارد کارزار ثبتنام میشوند احتمالاً بیش از هرچیز دوست دارند سری در میان سرها و خبری در میان خبها داشته باشند. لابد عکسی که با پسزمینهی بنر «دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری» دارند را قاب میگیرند و تا سالها به همه فک و فامیلشان میگویند که فلان روز، در فلان سال برای لحظهای هم که شده در کانون توجه دوربینها بودهاند. سوال اصلی این است که آیا رسانه باید میدان را برای دیدهشدن این عشق دوربینها باز کند، یا اینکه با نادیدهگرفتن آنها، پرستیژ رسمی و سیاسی انتخابات را حفظ کند؟ پاسخ به این سوال سخت است، اگر اهل رسانه باشید که سختتر!

