المستعصم بالله خليفه عباسي بود و اعتقاد عوام بر اين بود كه او اميرالمؤمنين و ولي خداست و اگر او كشته شود آسمان به زمين مي‌چسبد و كن فيكون مي‌شود و چون هولاكو خان به بغداد حمله‌ور شد به دستور خواجه نصيرالدين طوسي خليفه را نمد مال كردند و قرار بر اين شد كه نمدمالان يك چشم به نمد و چشمي ديگر بر آسمان داشته باشند كه اگر آسمان به حركت آمد خليفه را رها سازند اما چنين نشد و او را آنچنان مالاندند تا كشته شد.

اين روزها خبر به خطر افتادن سلامتى كروبى و موسوى و سكوت معنى دار بيت استبداد و نيز دعوا و درگيرى و قيامت بعد پيروزى در انتخابات و معرفى وزارى كابينه و تقسيم پست هاى كليدى و شهردارى تهران و ... در اردوگاه اصلاح طلبان ، كه بى شك امروز تا حد كاسبان رفع حصر به ذلت به پايين كشيده شده اند و نان و نام "موسوى و كروبى و خاتمى " را مي خورند ، بى اختيار شعارهاى پس از انتخابات پر ابهام سال ٨٨ تداعى ميشود كه :

اين لشكر حسين است،
حامى مير حسين است!
واى اگر ميرحسين دستگير بشه،
ايران قيامت ميشه!

و بايد تاسف خورد كه تنها اتفاق قيامت موعود بعد از دستگيرى آقايان كروبى و موسوى و خانم رهنورد تنها و تنها مسابقه در چاپلوسى و نزديكى به بيت استبداد و نشستن بر سفره نذرى رهبرى شد.
إظهار عجز پيش ستمگر ز ابلهى است
اشك كباب باعث طغيان آتش است

ضعف و درماندگى و وادادگى اردوگاه اصلاحات و اعتدال چنان آقاى خامنه اى را ذوق زده كرده است كه ابتدا دستور حذف هاشمى را داد و امروز هم عمله ها و گماشته هايش را مامور نمد مالى و مرگ تدريجي موسوي و كروبى تعيين كرده است ، چرا كه خوب دريافته است تنها قيامت پس از مرك موسوي و كروبي همان قيامتي خواهد بود كه بعد از دستگيري ان بزركوارها و مرك هاشمى اتفاق افتاد!

كسانى كه از شخصيت خود شيفته و كينه جوى آقاي خامنه اى آگاهند، خوب مي دانند كه سياست و تصميم حصر او بر نمدمالي و مرگ تدريجى محصورين استوار است و اين اصل شناخته شده تاريخي است كه در حكومت هاي استبدادي شوم و سياه همواره خود آزادي در حبس و بند است و طبيعي است كه براي رفع هرگونه حبس و حصر و تبعيد ظالمانه ابتدا بايد خود "آزادي " را از چنگال استبداد رها كرد!