آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 22 شهریور ماه 1396 = 13-09 2017

نمونه کوچکتری از مدل دولتمداری "اعتدال"

منصور امان

شهرداری تهران نمونه کوچکتری از مُدل دولتمداری "اعتدال"

آنگونه که می نماید، شهرداری تهران از بیشترین استعداد برای تبدیل شدن به آیینه ای از سیاست جناح میانه حُکومت و زواید اصلاح طلب آن پیرامون مُهمترین و مُبرم ترین چالشهای کشور و مردُم برخوردار است. از این رو و با توجُه به مجموع رویدادهای پیش و پس از انتخاب آقای مُحمدعلی نجفی، یک پایور "اصلاح طلب" به عُنوان شهردار تهران، بلدیه "اُم القُرا" را می توان نمونه کوچکتری از مُدل دولتمداری "اعتدال" در چهارسال آینده به حساب آورد.

مساله مرکزی و محور اختلافات بین جناحهای قُدرت در میدان شهرداری - همچون نهاد قُدرتمند تر دولت - چگونگی توزیع قُدرت است. اهرُمهای اجرایی از آن رو به موضوع چشمگیری برای کشمکش بدل می شوند که به این سووال پاسُخ عملی می دهند. تاخیر غیرعادی در صُدور حُکم رسمی آقای نجفی، یک نشانه بی گُفتُگو از درگرفتن چنین کشمکشی بود، چرا که در مُشت جانشین آقای مُحمد باقر قالیباف، یک سرکرده نظامی و امنیتی، کلید گنجینه ای نهاده می شد که از امکانات، ذخایر و منابع انسانی و اقتصادی سرشار است.

منافع کلانی که از این خوان یغما به جیب باند حاکم و به ویژه زیرمجموعه نظامی و امنیتی آن سرازیر می شود، راز پنهانی نیست. حجم تنها یک مُعامله افشا شده آقای قالیباف با همریشان خود، رقم کلان 20 هزار میلیارد را در برمی گیرد. بیش از یک دهه فرمانروایی بر این موسسه پُرنُفوذ و پول ساز، فُرصتی طلایی برای جوش دادن مُعاملاتی از این دست فراهم آورد که بخش آشکار شده آن با رُسواییهایی مانند "املاک نُجومی"، بانک شهر، تراکُم فروشی، طرح ترافیک، پُل صدر و نیز استخدام هزاران نفری اراذل و اوباش آذین شده است.

هدف از گروگان گرفتن حُکم ریاست آقای نجفی، روشن کردن تکلیف حساب کتابهای گُذشته و ترتیب کسب و کار آینده بود. آنگاه که آقای حسن خُمینی، یک ستاره عبا شُکُلاتی دیگر آسمان "اصلاح طلبان" و حُجت الاسلام مُحمد خویینیها، یک رهبر در سایه این جریان، زبان به ستایش از آقای قالیباف و عملکرد وی پرداختند، چنین می نمود که دو طرف به راه حل رضایت بخشی برای رفع و رجوع موضوعات دست یافته اند.

ناگفته پیداست که مبنای چنین راه حلی، توافُق بر سر شراکت است؛ امری که اگرچه به حاکمیت انحصاری باند ولی فقیه بر گنجینه شهرداری خاتمه می دهد، اما خسارت این جابجایی را به حداقل کاهش می دهد. آنها همزمان با در برابر داشتن اُفق مُعاملات و سودهای آینده، تضمینهای مُحکمی نیز پیرامون حفظ داشته و مُتصرفات گُذشته شان دریافت کرده اند.

نخُستین آثار عملی توافُق مزبور را می توان در استفاده آقای نجفی از کادرهای "سیستم قالیباف" مُشاهده کرد. او به این ترتیب به قول خود مبنی بر اینکه "نیامده ایم که شهرداری را به هم بریزیم"، وفا کرد.

جناح میانه حُکومت و زایده های "اصلاح طلب" آن براساس همان نقشه راهی در شهرداری تهران حرکت می کنند که جناح میانه حُکومت برای صدارت در چهارسال آینده ترسیم کرده است. آقای روحانی و دوستان برای تحکیم موقعیت خویش، مسیر جلب رضایت و تفاهُم باند رقیب را پیش گرفته اند و این شامل همدستی در فساد شُرکا و امکان سازی برای آن نیز می شود.

با این وجود در انتها این جناح مزبور نیست که از راه باج دهی باند ولی فقیه را مُدیریت می کند، بلکه آقای خامنه ای و نظامی و امنیتیهای او هستند که با باجگیری آنها را اداره و مُدیریت می کنند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: