دوشنبه، 8 بهمن ماه 1397 = 28-01 2019
تثبیت بشار اسد به زیان جمهوری اسلامی تمام شد
منصور امان
رژیم جمهوری اسلامی در سوریه به یک وضعیت پارادوکس رانده شده است: از یکسو با هزینه گزاف انسانی و مالی برای تثبیت رژیم اسدها سرمایه گذاری کرده و از سوی دیگر، موفقیت آقای بشار اسد در ماندن بر سر قُدرت و به جریان افتادن پروسه سیاسی در باره مساله آینده این کشور، موقعیت آن در سوریه را دُچار بی ثباتی کرده است.
پس از ضربات نظامی پی در پی و ادامه دار اسراییل، اکنون رژیم ولایت فقیه در سوریه آماج ضربات سیاسی سختی نیز قرار گرفته است. روسیه که آقای خامنه ای و همدستان نظامی و امنیتی اش مایلند آن را "شریک استراتژیک" خود بدانند، با پرتاب جمهوری اسلامی به ناکُجا آباد، مرزهای منافع خود در سوریه را ترسیم کرده است.
آقای ریابکوف، یک پایور ارشد مُسکو، پس از آنکه روشن ساخت روسیه، رژیم مُلاها را "مُتحد" خود نمی شناسد، با حمله های نظامی اسراییل به تاسیسات و نیروهای جمهوری اسلامی در سوریه تفاهُم نشان داد و آن را "تدابیر اسراییل برای امنیت خود" توصیف کرد. وی افزود: "روسیه به تضمین امنیت قوی برای اسراییل کاملا متعهد است."
اگرچه جمهوری اسلامی در نقشه های کلان روسیه در سوریه هرگز جایگاهی استراتژیک نداشته و نیروهای نظامی و مُزدوران خارجی اش نقشی فراتر از پیاده نظام برای مُسکو نداشته اند، با این حال کرملین تاکنون به این صراحت از جایگاه واقعی رژیم مُلاها در سیاست سوری خود سُخن نگفته است.
به مُوازات پیروزی در جنگ داخلی سوریه و پایش بخش زیادی از خاک آن، مُسکو آشکارا می کوشد موفقیتهای نظامی را با دستاوردهای سیاسی و اقتصادی نقد کند. در این راستا روسیه به جلب نظر غرب و جهان عرب و مُشارکت آنها نیاز دارد؛ این ماموریتی دُشوار نمی تواند باشد، زیرا سوریه از هنگام کودتای حزب بعث در سال ۱۹۶۳ و قُدرت گرفتن آن، کشوری در حوزه منافع اتحاد شوروی و جانشین آن شناخته می شده است.
با این حال در شرایط کنونی شرط ابتدایی برای به رسمیت شناخته شدن دوباره سوریه به عُنوان حوزه نفوذ آن، قرار گرفتن این کشور آشوب زده در چارچوب نظم منطقه ای و بین المللی است که در یک سوی آن امنیت اسراییل و مُتحدان عرب غرب قرار دارد و در سوی دیگر حذف نیروهای مُخرب و فاکتورهای غیرسازنده ای که پروسه بازگشت سوریه به نظم موجود را مُختل ساخته یا دُشوار می کنند.
روسیه با دادن مُجوز دوفاکتو به اسراییل برای کوبیدن نیروها و پایگاه های رژیم جمهوری اسلامی، در حقیقت با یک تیر دو نشان می زند: هم تعهُد خود به نظم حاضر در منطقه را به اثبات می رساند، و هم علامت روشنی از مُخالف نبودن با پاکسازی سوریه از جریانهای مُزاحم و در راس آنها رژیم نگون بخت ولایت فقیه را ارسال می کند.
روسیه به خوبی از موقعیت مطلوبی که در آن بسر می برد، بهره می جوید، چرا که در سوریه میکروبی را پرورش داده که چاره آن نیز فقط در پهنه قُدرت خودش است. حاکمان کشور همچون بُحران هسته ای، اکنون نیز برای مُسکو نقش گاو شیرده و توپ بازی را یکجا ایفا می کنند.
حالا که اسرائیل دربرنامه ریزی های سامانه ضدموشکی روسیه رخنه کرده و آنها را برحسب لزوم ازکارمی اندازد روس ها حامی اسرائیل شدند واقعا" دروغ گفتن روس ها اگرروشانی تولید میکرد درتمام روسیه به لامپ روشنائی نیازی نبود روسیه نمی خواهد بداند هواپیماهای مملو ازاسلحه وموشک که مدت ها ازایران به سوریه پروازمی کنند و هدف اصلی این جنگ افزارها هم حمله به اسرائیل است حالا ما روس ها اسرائیل را حفاظت می کنیم واقعا" شرم برروسیه دروغی ازاین بزرگتر چرا قاسم سلیمانی طراح حمله به اسرائیل را درسوریه حفاظت می کنید؟
این موضعگیری بی سابقهٔ روسیه در قبال سیاست های اشغالگرانه و تشنج زا رژیم آخوندی در سوریه، اساس اخراج آن از سوریه را کلید زد
روسیه برای حفظ منافع ملی خود، بدنبال معامله ای سود آور با غرب و اسرائیل بر سرحضور نظامی جمهوری اسلامی در خاک سوریه است
در ماههای آینده، روسیه و سوریه به جمع ترکیه، عربستان، امارات، اسرائیل، اردن، مصر، لبنان، اتحادیهٔ اروپا و آمریکا خواهند پیوست و خواستار «خروج بدون قید و شرط» سپاه قدس، حدالشعبی عراق و حزب الله لبنان از خاک سوریه خواهند شد
یا با زبان خوش ترک خواهند کرد!
و یا با زبان زور (جنگ و درگیری)!
در روز موعد (جنگ و در گیری)، سویچ های عملیاتی سیستم های اس ۳۰۰ ایران هم از داخل کاخ کرملین، کنترل (خاموش) خواهند شد
این سخنان «ریاکوف» روسی را اینچنین بایستی ترجمه و تعبیر کرد که:
• پایان «ماه عسل» با رژیم آخوندی فرا رسیده است
• «صدای انقلاب ملت ایران» را روسیه شنیده است
• زمان خروج جمهوری اسلامی از سوریه فرا رسیده است
• چراغ سبز به اسرائیل برای درهم کوبیدن مواضع و پایگاه های سپاه در سوریه
• ارائه پروندهٔ رژیم جمهوری اسلامی بر سر اشغال سوریه به شورای امنیت سازمان ملل و محکوم کردن و اِعمال تحریم های فلج کننده جدید
• آغاز زد و بندهای سِّری با غرب بر سر حضور نظامی جمهوری اسلامی در پشت درهای بسته دیپلماسی
بعبارت دیگر این مقام روس میگه:شما ارزش حفاظت ندارید
بی تردید اعزام وفرستادن ظریف وحسن روحانی به فرمان خامنه ای وحاکمان مافیایی پشت پرده برای امظاء کردن قراردادو بخشیدن سهم 50% منابع گازی ونفتی دریای خزر(باذخیره ای معادل200 سال گاز) وپذیرش این وطن فروشی خفت بارتراز ترکمان چای که بهیچ عنوان مورد تایید ملت ایران نمیباشد فقط به علت وعده سر خرمن پوتین بوده برای حمایت وپشتیبانی از این تشنگان قدرت واین دنیا طلبانی که تن داده اند به هر ذلت وخفتی برای حفظ حکومت ننگینشان لازمه ملت ایران مراقب باشندواخطارمیدهیم به نمایندگان مجلس ولایت تحت هیچ شرایطی حق ندارید شریک جرم این وطن فروشان شوید! این اشغالگران بی وطن دیر یا زود رفتنی هستند ننگ ابدی را برای خودتان وفرزندان ایران نخواهیم
وقتی ریابکوف با صراحت اعلام میکند که حمهوری اسلامی شریک استرانزیک مسکو نیست دارد حرف نهائی را میزند یعنی اینکه تا وقتی لازم باشد مسکو از حماقت حکومت ملایان استفاده میکند، هرزمان هم لازم باشد دم آنها را میگیرد وبه گوشه ای پرتابشان میکند بهمین دلیل میبینیم که اسرائیل میاید حملات ممتد میکند ونیروها وپایگاههای موشکی ونیروهای رژیم مفلوک جمهوری اسلامی را درهم میکوبد وروسیه یک تماشاچی است سرداران سپاه وشخص قاسم سلیمانی هم مثل خ درگل مانده است
روس ها بسیار موزی هستند و واپسین مشت را هم به ملاها زدند زیرا سامانه موشکیِ اس ۴۰۰ را جایگزینِ سامانه موشکی اس ۳۰۰ کرده و برای پیشگیری از زیان٬ کهنه ها را به ملاها میفروشند شاید هم فرستنده هایی در آنها کار گذاشته باشند تا اسرائیلی ها بتوانند به آسانی آنها را در آسمان ردیابی کرده (با کمک گیرنده هایِ ویژه ای که روسیه به اسرائیل برایِ سودِ بیشتر فروخته است) تا پیش از رسیدن به اسرائیل در هوا دود شوند هر چند دیدنِ چهره های این اهریمنان ناخوش آیند است ولی با رَکبی که خوردند٬ چهره شان باید بسیار دیدنی باشد اکنون ملاها از هر سویی محاصره شده اند و بزودی آوایِ فریاد و ناله بشار اسد هم بلند خواهد شد که مانند ملاها هیچگونه راه رهایی نخواهد داشت و او هم به پایان نزدیک خواهد شد
سال ۲۰۱۹ سالِ دگردیسیِ جهانی است