آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 5 اسفند ماه 1397 = 24-02 2019

فیلم؛ حمله شدید دختر شهید به پخش این مستند

فیلم زیر: برای مظلوم نمایی، مقابل دوربین خبر زخمی شدن و مرگ پدری را که ظاهرا نظامی است، به دختر خردسالش می دهند

به گزارش شهروند، بحث سر مستند «بابایی» است که بخش کوتاهی از آن دیروز و دیشب در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شد و واکنش‌های متعددی ایجاد کرد. مستند درباره زندگی و خانواده شهید مدافع حرم علیرضا بابایی قبل و بعد از شهادت او است. او دو دختر دارد که واکنش‌ها و حرف‌هایشان قبل از اعزام پدرشان و پس از شهادتش در این مستند به تصویر کشیده شده و در ابتدای مهرماه امسال از شبکه مستند و برنامه «به اضافه مستند» روی آنتن رفته است.

دقایق اعلام خبر شهادت به زهرا، دختر کوچکتر در مدرسه توسط مدیر و معلم باعث این واکنش‌ها شد. صحنه‌هایی بشدت اشک‌انگیز و دردآلود که باعث شد آسیه باکری دختر شهید باکری در توییترش بنویسد: «روح و روان بچه ابزار تبلیغاتی شما نیست! کاری که با روح و روان ما کردید، با این بچه‌ها نکنید!» و در پاسخ به کاربری توضیح دهد: «ما می‌گیم این کار رو با یک بچه معصوم که با بزرگترین غم زندگی‌اش روبه‌رو می‌شه، نکنید! حتی قبول کنیم که مادر ترجیح داده مدیر مدرسه خبر رو بده، باید از این لحظه فیلم گرفته بشه؟! این بچه تمام عمرش را وقت داره که به پدرش افتخار کنه، ولی لحظه شنیدن خبر این‌که احساساتش را پنهان کنه، ظالمانه است.»

پر از خشمم از وقت دیدن این مستند تا اکنون. آن‌قدر که دستانم موقع نوشتن این مطلب می‌لرزد. خیلی خودنگه‌دارم که چیز دیگری نمی‌نویسم! چه کسی به شما این حق را داده تا از خصوصی‌ترین و دردناک‌ترین لحظه‌های زندگی یک نفر (دختری که پدرش را «بی‌نهایت» دوست دارد) تصویر بگیرید، هم‌کلاسی‌هایش را بگریانید و حتی به شخصی‌ترین لحظاتش سرک بکشید؛ که چه بشود؟ مستندتان رقت‌انگیزتر شود؟ که اشک بیشتری از مخاطب بگیرد؟ نمی‌شد دوربین‌تان با حیاتر باشد؟ نمی‌شد سوال‌ها و تلقین‌هایتان موجه‌تر و خوددارتر باشد؟ یعنی با حُجب و حرمت نمی‌شد ارزش این خانواده‌ها و صبری که پیشه کرده‌اند را نشان داد؟

حتما باید آن‌ها را در مقابل معلم‌های غریبه در سخت‌ترین لحظه‌ها و مزخرف‌ترین جمله‌های دلدارانه («مگه بابا نگفته بود گریه نکنی؟ باید بهش افتخار کنی») قرار داد؟ استاد محترم! زن و مرد ندارد؛ ما ذاتا وقتی گریه می‌کنیم رو می‌پوشانیم، در خود فرو می‌رویم، همین را هم یاد نگرفته‌اید؟ گیرم که مادرش یا عموی زهرا اجازه داده بودند، خودتان هم این‌ها را نمی‌دانید؟ وای بر مدیر و معلمی که جوگیر شدند و اجازه دادند دوربین بی‌حیای شما وارد این لحظه‌های زهرا و همکلاسی‌هایش شود و آن‌قدر جو دوربین گرفته بودشان که یادشان رفت زهرا را در آغوش بگیرند.

آقای کارگردانِ خوش‌شانس، مسئول محترمی که اجازه پخش این برنامه را دادی و تهیه‌کننده فرصت‌طلبی که این مستند را در برنامه‌ات پخش کردی! (و احتمالا فکر کرده‌ای که به اعتقادات مردم چقدر کمک کرده‌ای و اجرش را برده‌ای) در ذهنت حک کن: هیچ کلمه‌ای در دنیا کثیف‌تر و پوچ‌تر از «جنگ» نیست و هیچ احدی در جنگ، مظلوم‌تر و بی‌گناه‌تر و بی‌پناه‌تر از «کودکان» نیست. دفعه بعدی که این ایده مشعشع به ذهن‌هایتان رسید، کمی خوددار باشید، به فرزند‌های خودتان نگاه کنید؛ اگر دلتان آمد که اشک‌هایشان را تصویر کنید، غم‌هایشان را ثبت کنید، دست به دوربین ببرید یا اجازه پخش دهید. اما بدانید که کودکان مصیبت‌دیده و غم‌زده، گروگان تبلیغ‌های از خدابی‌خبرانه شما نیستند. کمی متوجه باشید.





www.youtube.com/watch?v=-diBVK6C1c8

با استفاده از لینک زیر می توانید ویدیوی مزبور را دانلود کرده و به اشتراک بگذارید. برای دانلود این ویدیو از سایت ایران پرس نیوز خارج میشوید.
DOWNLOAD



kharabetam.. February 23, 2019 07:59 PM

این چه نمایش وحشتناکی ست که شما کارگردانی میکنید چرا اشگ های این طفل معصوم را به این شکل روان میکنید مگر نمیدانید که شما خون میلیون ها جوان ایرانی چه در جنگ و چه بر چوبه های دار را بر گردن دارد اگر جنگ طلبی و تحریک شما نبود میلیون ها جوان امروز صاحب زن و فرزند و آشیانه ای بودند اگر آسیب های اجتماعی که بر أثر ندانم کاری های شما پدید آمد و رشد کرد نبود کجا اینچنین افرادی کشته میشدند و اینچنین کودکانی یتیم میشدند ,,این چه آرمان و ایدولوژی ست که فقط بوی خون میدهد ,,بس کنید به اندازه کافی کشتید و خوردید و بردید ایران را ترک کنید و بگذارید ایرانی سرنوشت خود را در دست بگیرد ,,مگر شما انسان نیستید مگر احساس ندارد جنایت تا به کی ؟؟؟

گزارش یا اعتراض به این نظر


آذری February 24, 2019 09:06 PM

دقیقاً معلوم نیست که اگر سردار باکری امروز زنده میبود؛ هنوز در اسارتگاه فکری خمینی؛ خامنه ای بسر میبرد یا نه چرا که همرزم نزدیک آن بزرگوار؛ مثل قاسم سلیمانی رامبو اسلامی هنوز در رکاب خامنه ای گجستگ پدال میزند و اسلام ناب شیعه را به پیش میراند آسیه خانم؛ دختر غیور ایرانی؛ که در دامن مادر آزاداندیش اش بزرگ شده؛ نیک میداند که خون پدرش و پدران دیگری از خطه ایران زمین بیخود و بخاطر امیال خمینی؛ خامنه ای به زمین ریخته شده است و همین بزرگواران هم خون جوانان آزادیخواه و دمکراسی طلب را بیخود به زمین ریخته اند بعبارتی اسلامیون و در راس آنها خمینی و خامنه ای ها؛ مردم از همه حا بی خبر را برای ریختن خون همدیگر تشویق کرده؛ و هنوز تشویق میکنند حمله آسیه خانم مشتی محکم بر پوزه خامنه ای و خامنه ای طلب ها بود؛ تا به آنها بقبولانند که اگر پدران ما را در لوای پاسدار انقلاب اسلامی قریب داده و مورد سوء استفاده قرار دادید؛ لااقل ما فرزندان ایران زمین؛ از جمله احمد رضائی؛ پسر محسن رضائی به خود آمدیم و میدانیم که ایران پرستی و ایران دوستی؛ به غیر از هموطن دوستی نیست فکر میکنم که بدون تعصب باید فرزندان اینها را بخاطر آزاد اندیشی و آزاد منشی خودشان ارج نهاد درود بر آسیه خانم؛ درود به روان پاک احمد رضائی و هزاران درود بر کسانی که از دامگه اینها خود را رهانیده و به اصالت ایرانی خود پی برده اند و حاضرند که در صف ملّت بزرگ ایران؛هم پیمان بر علیه این اهریمنان بجنگند

گزارش یا اعتراض به این نظر


شهنام February 24, 2019 09:34 PM

جنگ و مرگ به نام دین پوچترین و مزخرف ترین کار یک انسان میتواند باشد به امید بیداری انسانها و بازگشت به دین انسانیت

گزارش یا اعتراض به این نظر


پلنگ ایران زمین February 25, 2019 12:39 AM

اگر کسی همچون بابایی و زن و فرزندانش که آرزوی جانباز شدنِ پدر را دارند ٬ دیگر جای اندوهی نیست این فیلمبرداری از روز هفت شهریور تا ۲۵ شهریور ۹۵ از زندگی او و خانواده اش و رفتن به عراق و سپس پیامِ مرگ او به دخترِ کوچکش در آموزشگاه (که همه تنها بخشی از فیلم را دیدند) و در پایان خاکسپاری بود به گمانِ من او را کشتند و این فیلم خود خواسته بود تا آنرا یک تبلیغ اسلامیِ طبیعی نمودار سازند برایِ مادری که میخواهد کودکِ دو ماهه اش را فذایِ حَرَم کند٬ نباید اندوهگین شد

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: