سه شنبه، 4 تیر ماه 1398 = 25-06 2019اختلاس در نفت از ۱۰۰میلیارد شروع میشودبهزاد احمدینیا (خبرنگار حوزه اقتصادی مطبوعات) كه مدتی است ایران را ترك كرده است درباره حمایتهای پشت پرده وزارت نفت از برخی رسانههای همسوی خود نوشت: این روزها همه نگاهها بهسوی تنگه هرمز و خلیج فارس، گوشها به کاخ سفید و در انتظار سفیر گلوله و موشک و دلواپسیها برای گرفتن سهمی از درآمد تحریم است در حالی که دشمن اصلی در نقطهای دیگر در حال شکست دادن و از پا درآوردن همه چیز است. هفته گذشته خبر دستگیری یک مدیر مالی با تخلف ۲۵ میلیون یورویی در صنعت نفت پیچید. هفته پیش از آن هیاهوی یک استیضاح و جانشین برای وزیر نفت بود و پیشتر هم فریاد وااسفا برای یک دستگاه پوز بود که یک کارمند با آن 10میلیارد تومان گردش ایجاد کرده بود. مجموعه این اخبار حتی به اندازه نوک قله کوه یخی که کشتی ایران را سوراخ کرده هم نیست. بارها طی گفتوگوهای تلویزیونی و نوشتارهای یکسال گذشته تأکید کردهام که آنچه جمهوری اسلامی را به زانو درآورده و ایران را به زمینی گرم میزند، نه آمریکا و اروپا و تحریمهایشان بلکه فساد نهادینه شده و سازمانیافته در [دستگاهها] است. این فساد لایههای پیدا و پنهان زیادی دارد و امروز برای هیچکس قابل انکار نیست. برای روشن شدن وضعیت چندلایهی فساد، توجه شما را به همین چندهفته گذشته جلب میکنم. یک نماینده مجلس با انتشار خبری که ۳۰درصدش واقعیت و بقیهاش دروغهای با هدف سیاسیست، نام خود را بر سر زبانها میاندازد. او مدعیست که وزیر نفت در دفترش دستگاه کارتخوان داشته و برای قراردادهای نفتی رشوه میگرفته است. سپس مبلغ این رشوهها را طی یکسال گذشته ۱۰ میلیارد تومان عنوان میکند؛ همینجا دم خروس که هیچ، دم طاووس بیرون میزند. هرکس که چند ماه با نفت و وزارتش در ایران آشنایی و رفتوآمد داشته باشد میداند که کمترین رقم اختلاس و فساد در نفت از ۱۰۰میلیارد تومان شروع میشود و برای کارمندان جزء در زیرمجموعههای کوچک است پس چطور ممکن است اگر وزیری انقدر ابله باشد که برای رشوه گرفتن دستگاه کارتخوان در دفترش بگذارد، گردش آن ۱۰ میلیارد تومان طی یکسال باشد؟ در بخش دیگری از این یادداشت آمده: وقتی خبر فساد در وزارت نفت منتشر میشود، خبرنگاران و رسانههایی که پولهای پیدا و پنهان از روابط عمومی دریافت میکنند، قبل از خود روابط عمومی مشغول تکذیب میشوند و حتی وقتی وزارت زیر فشار افکار عمومی ناگزیر به تأیید ماجرا میکند، آنرا کوچک و ناچیز جلوه میدهند. به این جملهها توجه کنید: «برخلاف ادعای …، کارتخوان در دفتر وزیر نبوده بلکه یک آبدارچی آن را در اختیار داشته» «وزارت نفت مدیرمالی ندارد» «مدیرمالی یکی از شرکتهای رده .. دست چندمیِ پیمانکاری، رقم ناچیز ۲۵ میلیون یورو را به حساب یک صرافی ریخته و در حسابرسی کشف شده است» و…. این وقاحتها به اندازه وقاحت دسته قبلی حال بههمزن و خطرناک هستند. در شرایطی که کشور در محاصره کامل اقتصادی قرار گرفته است، همچنان فسادها در تمامی ارکان ادامه دارد و این مردم هستند که باید مانند همیشه از شکم و جان و آسودگیشان دست بکشند تا حضراتی به پیروزی و افتخار برسند. تباهی یکروزه پدید نیامده و یکروزه هم از میان نمیرود زیرا گرانی و آموزشِ ناپسند پس از جنبشِ آخوندی سبب شد گروهِ کم درآمد٬ خواسته و یا ناخواسته با آخوندها همکاری کنند و گروه دوم که با درآمد میانه رو به تنگدستی میرفتند٬ بدنبال راهی برای رهایی از تنگدستی بودند و برخی در این راه٬ ایمان و آبرویِ خود را باخته اند گروه سوم پر درآمدها بودند که برخی هم پس از سالها زندگی٬ وادار به فروختنِ فرشِ زیرِ پایشان شدند و تا به امروز با آخوند همکاری نکردند به اشتراک بگذارید:
|