آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 4 آبان ماه 1399 = 25-10 2020

استاد مینیاتور و نقاش و مجمسه ساز سرشناس درگذشت

عباس معیری، استاد مینیاتور ایرانی، نقاش و مجمسه ساز سرشناس، بامداد روز شنبه ۳ آبان/ ۲۴ اکتبر، در بیمارستان «سن ژوزِف» پاریس درگذشت. او که تا پیش از شروع نبرد نابرابر با بلائی که اینک در سراسر جهان گریبان همگان را گرفته است، چابک و پُرکار بود و هر روز نقش تازه می‌زد و شیفتگان مینیاتور ایرانی را آموزگاری می‌کرد، هنگام رخت بربستن ۸۰ سال داشت.

به گزارش رادیو فرانسه، عباس معیری، صورتگر هزار نقش جاودانه که در هر یک صد روح شاعرانه موج می‌زند، قلم آخر بر پردۀ هستی کشید و نگاره‌ای دیگر بر بوم زندگی زد و رفت.

او که با کمانۀ رنگ، نقش می‌سرائید و با زخمه بر سنگ، پیکر می‌سرود، آفریده‌های خود را به یادگار بگذاشت و بگذشت.

«استاد»، چنانکه از او یاد می‌کردند و می‌کنند، براستی «نازنین» بود. گفتاری همواره «نرم» پیش می‌‌آورد و این چنین «همه دل‌ها به قید خویش» می‌داشت.

دلبستگی و دلدادگی به فرهنگ سرزمین خود در او چنان بود که می‌گفت پس از پنجاه سال زندگی در فرانسه «هنوز هم هنگامی که چشم بر هم می‌گذارم، طلوع یا غروب خورشید در تخت جمشید در نظرم پدیدار می‌شود».

تخت جمشید که یادآور ابتدا و انتهای کار بازیگری او در ایران است، خمیرمایۀ ابدی «شیوۀ کار» او در نقاشی و پیکرتراشی نیز شد.

عباس معیری هنگامی که در سال ۱۳۴۶ در قامت «سیاوش در تخت جمشید» به هدایت فریدون رهنما به این «ویرانۀ پهناور» گام ‌گذارد، جوان باریک اندامی بود که پایان دادن به نبرد میان دو تیرۀ رو در رو را اندیشه می‌کرد. او در این فیلم، چنانکه نگاه و خواست رهنما بود، گذشته را به حالِ آن روز پیوند می‌زد و هر چند خلعت شاهزادۀ افسانۀ کهن فردوسی را در بر داشت، به روزگار خویش می‌اندیشید. می‌گوید «من که هموارۀ دفترچۀ نقاشی خود را همراه داشتم، در دورۀ فیلمبرداری، از سنگ‌ نگاره‌های تخت جمشید روبرداری و طراحی می‌کردم و همان، پایه گذار شیوه‌ای شد که بعد در نقاشی و مجسمه سازی انتخاب کردم».

شاید از همین روست که در تابلوهای او نگاره‌های نوین دست بر گردن زمانه‌های اساطیری دارند و دنیای کهن، زمان از دست رفته، و جهان امروز، بریده از روزگار دیروز نیست.

عباس معیری سه سال پس از «سیاوش»، در سومین جشن هنر شیراز، این بار در کسوت «شاه موبد» در نمایشنامۀ «ویس و رامین» نوشتۀ مهین تجدد و به کارگردانی آربی آوانسیان یکبار دیگر «در کنار ستون‌های ۲۵۰۰ سالۀ تخت جمشید» ظاهر شد و بار دگر «تشنگی فرهنگی» خود را از چشمۀ الهام خویش تسکین ‌داد.

او همان سال برای تکمیل دانش و کاردانی خود راهی فرانسه شد و دل در گرو این فرهنگ نیز گذاشت.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: