زندگی تلخ "ترنسها" در شب های سرد تهران
روزنامه شهروند؛ شب تا صبح بیرونم، میروم توی پارک، شبهایی که خیلی سرد است، توی اتوبوس بیآرتی میمانم. یک بار رفتم گرمخانه، یعنی خودم خواستم، مأموران شهرداری نمیخواستند. نه پولی داشتم، نه کاری. شبها پارکخوابی میکردم. سال پیش خیلی سرد شده بود، دستهایم کبود شده بود، گفتم اگر بیرون بمانم، احتمالا یخبزنم، راضی شدند مرا به گرمخانه ببرند. ساعتهای یک و دو شب بود که به گرمخانه رسیدیم. حوالی میدان خراسان. یک تخت، آخر مجموعه به من دادند با یکدست لباس که شبیه لباس فرم بقیه بود. اینقدر خسته بودم که بیهوش شدم. صبح که بیدارشدم دیدم همه آنهایی که خواب بودند، بالای سرم ایستادند، هرکدام چیزی میگفتند. یکسری خمار بودند، یکسری هم تعارف میکردند به سیگار. مسئول گرمخانه مرا کنار کشید و گفت: اینجا جای من نیست. گفتند برای خودم سخت است. اذیتمیشوم. من هم رفتم. الان که کار و بار دارم، در پانسیون میمانم. به هرکسی هم که شبیه خودم باشد، میگویم برود گرمخانه، بهتر از پارک و کارتنخوابی است.
سیاوش، روشا، سعیده یا آریا، با چندین نام دیگر که دیالوگ مشترکشان این است که جایی در گرمخانه ندارند. سرپرست سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران خلأ قانونی را منشأ این معضل میداند. ملاحظات حقوقی معضل دیگری برای حضور ترنسها «تیاسها» در گرمخانه است که به قوه تشخیص بهزیستی نیازمند است.
وی می گوید: افراد دارای اختلال هویت جنسیتی بیخانمان پایتخت اکنون در خودروهای گشت یا اتوبوسهای سیار شهرداری نگهداری میشوند.