پس از ۴۲ سیاهی و تباهی، بالاخره ملت ستمدیدهٔ ایران این حقایق تلخ را پذیرفت که این «دین و مذهب خونین و خشن»، منشأ اصلی تمام گرفتاری ها، بدبختی ها، فقر زدگی ها، تنگدستی ها، محنت ها، ستم ها، تبعیضگری ها، بی عدالتی ها و نابرابری ها در جامعهٔ ایران هستند و با:
• نماز خواندن!
• نیایش کردن!
• دعا کردن!
• روزه گرفتن!
• خمس و ذکات دادن!
• روضه خوانی!
•عزا داری!
• زیارت اماکن مذهبی!
• قرآن خواندن!
• سجده کردن!
• دست به آسمان بلند کردن!
• خرافه پرستی!
• عمل کردن به قوانین ضدانسانی شریعت اسلام!
• و،،،!

نه تنها مشکلات زندگی آنها «هرگز و هرگز» حل نخواهند شد، بلکه «تصاعدی» بیشتر هم خواهند شد که این ۴۲ سال تباهی و بی عدالتی، بهترین اثبات آن است

زمان آن فرا رسیده، «عقاید ارتجاعی و تعصبات دینی» و «خشک مغزی های مذهبی» را برای همیشه از «کردار، پندار، رفتار و گفتار» خود «منسوخ و حذف» کنیم و به امید آرزوی های بهتر در زندگی برای بر قراری عدالت، برابری، صلح، صفا، دوستی، شادی، تندرستی، آرامش، ثبات، امنیت و «حقوق برابری انسانی» در جامعه قدم برداریم و از این دین و مسلک خونین، نفرت افکن و غارتگر برای همیشه عبور و یک ایران آزاد، دمکرات، سکولار و عادل را بنا نهاییم

از«اسلام، اسلامیت و اسلامگرایی» بایستی برای همیشه عبور کنیم و این امر مهم را خواهیم کرد!

گزارش یا اعتراض به این نظر

لعنت به «روحانیت فاسد شیعه» و «متحدین آن در سال ۱۳۵۷» :

• اسلامگرایان مرتجع و تبهکار شیعه!
• ملی نماهای مذهبی!
• چپگرایان افراطی وابسته به اتحاد شوروی!
• مارکسیست های اسلامی!
• و (این به اصطلاح) روشنفکران!
که با فریب ملت متمدن و آزادیخواه ایران، ما را به این سیاهی و خاکستر نشاندند!

گزارش یا اعتراض به این نظر