![]()
- مقاله؛ چرا جمهوری اسلامی عامل فاجعه جنگ در ایران است؟
- ایران؛ چگونه جنگ، گاهی بهطوری عجیب، فصلی دیگر را رقم میزند؟ - همین ادعاهای ملالآور پیروزی است که منجر به فروپاشی نظام خواهد شد - الهه حسیننژاد؛ آنها شاید ما را بسوزانند اما هرگز نمیتوانند خاموشمان کنند - ترامپ به دنبال فروپاشی نظام بدون جنگ؛ برهم خوردن تعادل روانی خامنهای - پژوهشگر: نقش جنایتکارانه خامنهای توسط شبهنظامیانش در عراق - مجلس شورای اسلامی؛ دفتر ثبت فرامین ولی فقیه و اطاعتنامهنویسی - خاکسپاری غمانگیز مهین زرینپنجه؛ ایران اسلامی بهشت دزدان و جهنم فرهیختگان - الهه حسیننژاد؛ خنجرهای اهریمن بدکیش ولایی پیکر ایران را میدرند - نقض مبانی حقوقی در جمهوری اسلامی؛ بیتوجهی به اصول اساسی علم حقوق
- واکنش تند آمریکا و انگلیس به حمله اخیر حوثیهای تحت حمایت خامنهای
- جزئیات استراتژی هوشمندانه آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی - فیلم؛ پاسخ جالب ترامپ به تهدید ترور او از سوی جواد لاریجانی - چگونه خامنهای بهزعم خودش یک ایران مجازی را رنگآمیزی میکند؟ - مقام حکومتی: سکوت منطقهای این ۱۲روز مرگبارتر از خود جنگ بود - در مورد ۴۵۰ نفری که برای تحریم شبکه ایران اینترنشنال بیانیه دادند - چرا ترامپ در پی کسب توافقهایی برای دستیابی به ذخائر عظیم آفریقاست؟ - تازههای پزشکی؛ تشخیص علائم پوکی استخوان با هوش مصنوعی - خطر اعدام قریب الوقوع سه زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز
- خطر اعدام قریب الوقوع سه زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز
- اعلام اسامی بازجویان و شکنجهگران کشته شده در حمله اسرائیل به اوین - وحشت در دل رژیم خامنهای؛ مردم را به تکرار اعدامهای دهه ۶۰ تهدید کردند - نمایش "اقتدار" با اعدام؛ اما آنچه میسوزد، مشروعیت فروریختۀ نظام است - زخمی شدن بچههای اکباتان در زندان؛ حکم حبس برای اینکه بازتولید دروغ نکردم
- جزئیات استراتژی هوشمندانه آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی
- چگونه خامنهای بهزعم خودش یک ایران مجازی را رنگآمیزی میکند؟ - چرا ترامپ در پی کسب توافقهایی برای دستیابی به ذخائر عظیم آفریقاست؟ - واکنش تند آمریکا و انگلیس به حمله اخیر حوثیهای تحت حمایت خامنهای - گفتگوهای ترامپ و نتانیاهو؛ خامنهای اکنون با دو گزینه دشوار روبرو است
- تازههای پزشکی؛ تشخیص علائم پوکی استخوان با هوش مصنوعی
- چطور دختر پناهجوی افغان به جوانترین فارغالتحصیل تاریخ آلمان تبدیل شد؟ - ۲۷ ترفند کاربردی برای مراقبت از بدن در روزهای داغ تابستان - در آستانه انتشار رسمی؛ ۹دقیقه گیمپلی مهیج از بازی مورد انتظار مافیا را ببینید - حمله اسرائیل؛ مشکلات جیپیاس در تهران: آدرسی در آفریقای جنوبی!
- اینهم شب یلدای قسطی در حاکمیت سیاه ملایان؛ پایان شب سیه سیپد است
- فیلم؛ خواننده اپرا که مجذوب موسیقی محلی ایران بود: ویدئو را ببینید - نسخه بدون سانسور فیلمی که کارگردانان آن به اشاعه فساد متهم شدند - سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" ۸۰ ساله شد؛ ویدئو با صدای بنان - نوبل ادبیات؛ نثر شاعرانهاش که شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند
- برادر بانوی ورزشکاری که حجاب را برداشت: بالهای خواهرم را چیدند!
- کاریکاتور اسرائیلی؛ حزبالله در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است - کاریکاتور؛ هر موقع این عصا را دست آقا دیدید یعنی بدجوری ترسیده - کاریکاتور فعال ضد اسرائیلی: گنبد آهنین عربی برای حمایت از اسرائیل - کاریکاتور انتخاباتی؛ در جمهوری اسلامی جایی برای انتخاب نیست ایرانپرسنیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمیکند. ![]() ![]() آدينه، 30 مهر ماه 1400 = 22-10 2021خودسوزی؛ اگر بجای حزبالله به روحالله کمک میکردند...
روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کهگیلویه و بویراحمد از درگذشت فرزند یکی از کشتهشدگان جنگ ایران و عراق خبر داد. این مرد روز سهشنبه گذشته جلوی ساختمان این نهاد در یاسوج دست به خودسوزی زد و روز پنج نشبه در بیمارستان امام علی شیراز بر اثر شدت سوختگی جان باخت. او که دارای سه فرزند بوده، به دلیل مشکل بیکاری به بنیاد مراجعه کرده بود. گفته شده که او قبل از خودسوزی، به پشتبام این ساختمان رفته بود و قصد داشت خود را به پایین بیاندازد. رحیم قمیشی «از رزمندگان و آزادگان خوزستانی» در یادداشتی در باره خودسوزی فرزند شهید نوشت: من اگر جای سید حسن نصرالله بودم پیام تسلیتی میفرستادم برای همسر و فرزندانش، و از آنها حلالیت میگرفتم. شاید پولهای حزبالله لبنان در ایران مانده بود، الان روحالله خودکشی نکرده بود. وی نوشت: روحالله برازیده ۴۰ سالش بود، آن وقتی که خیلی بچه بود پدرش را در جنگ از دست داده بود، بدون پدر و با سختی بزرگ شده بود. خودش تنها فرزند پدر جوانش بود، اما دو فرزند داشت که خیلی هم دوستشان داشت. آنقدری که هیچکس تا روز آخر نفهمید. بچههایش شنیده بودند پدرشان فرزند شهید است، شنیده بودند پدرشان خیلی شبیه پدر شهیدش است، فامیل همه میگفتند با دیدن او یاد شهید میافتند. بچههایش شنیده بودند به خانوادههای شهدا زیادی توجه میشود، شنیده بودند خیلی از بدبختیهای مملکت بهخاطر سهم خواهیهای خانوادههای شهداست. اما نمیدانستند چرا وضع آنها خیلی بد است. نمیدانستند چرا پدرشان هر شب آشفته میآید خانه، چرا هر شب به مادرشان میگوید اگر از تعمیرگاه عذرش را بخواهند چه خاکی باید به سرش بریزد! روحالله را از تعمیرگاه بیرون کرده بودند، وضع اقتصادی کارفرمایش خراب بوده. اما وضع روحالله خرابتر بود و او نمیدانست! سه روز پیش میرود بنیاد شهید که شما چه غلطی میکنید، ما به کجا باید پناه ببریم، چرا کمکی نمیکنید، مگر پدرم برای همین سرزمین جانش را نداد، مگر شما حقوق نمیگیرید تا فرزندان شهدا را خدمت کنید؟ چرا نباید در این کشور شغلی داشته باشم بدون ترس اخراج... روحالله جوابی نمیگیرد، نمیتواند برگردد خانه، نمیداند جواب همسرش را چه باید بدهد، جواب پسر و دخترش را...به آن مسئول گفته بود خودش را آتش میزند، اما او باور نکرده بود! میآید بیرون. قسم خورده بود! گالن بنزین را روی سر و تنش میریزد و یک کبریت میکشد. و همه چیز تمام میشود. نه دیگر طعنهای میشنود که تو فرزند شهیدی و بیدرد، نه فرزندش میگوید راست میگویند تو خیلی شبیه پدرت هستی، نه همسرش میگوید تقصیر خودت است پیگیری نمیکنی. نه احساس میکند با رفتن پدرش فراموش شده است. سه روز بیمارستان بستری میشود و مداواهای الکی شروع میشود، مگر کسی میتواند مردهای را زنده کند... روحالله قبل از ریختن گالن بنزین به سرش مرده بود، دلش مچاله شده بود، مگر دل مچاله میزند دیگر!؟ امروز گفتند روحالله برازیده در بیمارستان شیراز فوت کرد، فردا او را میبرند روستایشان زیلایی، همان بویر احمد، بعدا اطلاعیه مینویسند؛ او به پدر شهیدش پیوست! میدانم علما و بزرگان به تشییعش نمیروند، میگویند او خودکشی کرده و خودکشی کننده به جهنم میرود! نمیدانند او را قبلا کشته بودند... من اگر جای سید حسن نصرالله بودم پیام تسلیتی میفرستادم برای همسر و فرزندانش، و از آنها حلالیت میگرفتم. اگر جای بشار اسد بودم پیام تسلیتی میفرستادم، میگفتم میدانم خیلی از بودجهای که حق شما و مردمتان بوده صرف ماندن من شد، مرا ببخشید! من اگر جای مراجع تقلید بودم عمامه از سر میگرفتم و گریبان میدریدم، او فرزندشان بوده، امانت پدرش بود. من اگر جای رهبران کشور بودم سرم را در تنور میکردم و در میآوردم... بر سرم زده و بلند بلند میگفتم؛ این آتش دنیاست، آتش آخرت را میخواهی چهکار کنی؟! به اشتراک بگذارید:
|