به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

آدينه، 20 اسفند ماه 1400 = 11-03 2022

آیا ایده "جهان روسی" پوتین دنیا را به کام جنگ خواهد برد؟

هدف سیاست خارجی پوتین این است که "خانواده" ارتدکس متشکل از روس‌ها، اسلاوها، اوکراینی‌ها و بلاروسی‌ها را دوباره متحد کند بدون توجه به این که آیا آنان علاقه‌ای به این اتحاد دارند یا خیر.

یک مورخ سرشناس بریتانیایی و استاد تاریخ در کالج بیربک دانشگاه لندن نوشت: اکنون به نظر می‌رسد هدف پوتین چیزی کم‌تر از نابودی اوکراین نیست. او فکر می‌کند اوکراین یک "کشور واقعی" نیست. به نظر او اوکراین از هیچ "ایده دولتی" برخوردار نیست و تنها زمانی که بلشویک‌ها در سال ۱۹۲۲ میلادی اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل دادند اوکراین عنوان دولت را از آنان دریافت کرد. او استدلال می‌کند که از نظر تاریخی، اوکراین همواره بخشی از روسیه بزرگ بوده است سرزمینی مرزی که از قلب مسکو در برابر نفوذ محافظت می‌کند و از دید او غرب اغلب از اوکراین به عنوان سکوی پرشی برای حمله به روسیه استفاده کرده است. به همین دلیل است که او باور دارد باید اوکراین را به عنوان یک کشور مستقل نابود کند.

زمانی که هشت سال پیش جنگ در اوکراین آغاز شد ایدئولوگ‌های اطراف پوتین ایده "جهان روسی" را برای توجیه حمله روسیه به کریمه مطرح کردند. برای انها، ایده "جهان روسی" ابزاری برای اتحاد مجدد جوامع ارتدوکس در روسیه، اوکراین و بلاروس بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تکه تکه شده بودند. پوتین از این ایده به عنوان بازوی سیاست خارجی خود در سال ۲۰۱۲ میلادی استفاده کرد. او استدلال کرد که جهان روسی "خانواده"‌ای از اسلاوها، روس ها، اوکراینی‌ها و بلاروسی‌ها بوده که تاریخ، مذهب و میراث فرهنگی مشترکی از دوره کیوان روس داشتند. (کیوان روس امپراتوری قدرتمندی در قرون وسطی بود که مرکز آن شهر کی یف بوده است).

این جهان روسی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که پوتین از آن در سخنرانی سال ۲۰۰۵ میلادی خود تحت عنوان "بزرگترین فاجعه ژئوپولیتیکی قرن بیستم" یاد کرد از هم پاشیده شده بود. پوتین در این باره گفته بود:"در مورد ملت روسیه، این به یک درام واقعی تبدیل شد. ده‌ها میلیون شهروند و هموطن ما خود را خارج از خاک روسیه یافتند".

ایده جهان روسی اساس ایدئولوژی ضدغربی پوتین و فراتر از مسئله اوکراین است. این ایده شامل سه عنصر است که نوعی معادل امروزی اصول تثلیث در شکلی تازه محسوب می‌شوند: ارتدوکس گرایی، خودکامگی و ملیت گرایی که توسط تزار نیکلای اول (حاکم اسبق روسیه که بیش‌تر شبیه پوتین بوده است) در دهه ۱۸۳۰ میلادی برای مقابله با چالش دموکراتیک از سوی غرب یعنی آزادی، برابری، برادری مورد استناد قرار گرفته بود.

ایده جهان روسی ماهیتی استبدادی دارد. این ایده وجود یک دولت شبه خودکامه را با این ایده عرفانی توجیه می‌کند که آن دولت همان چیزی است که روس‌ها ذاتا می‌خواهند: تزاری خداگونه برای محافظت از سرزمین روسیه.

پوتین به شدت بر ایده‌های "نیکولای دانیلوسکی" کیه می‌کند. دانیلوسکی یکی از پیگیرترین اسلاووفیل‌های روسیه استدلال کرد که روسیه باید غرب را طرد کند این که روسیه بخشی از غرب نیست و نباید به دنبال تایید آن باشد یا پیشرفت خود را با اصول "جهانی" غربی بسنجد که در واقع از دید او اصولی خودخواهانه و وسیله‌ای برای تحمیل ارزش‌های اروپا بر روسیه و تمدن‌های دیگر بوده اند. تمام صحبت‌های پوتین در مورد "استاندارد‌های دوگانه" و "نفاق افکنی غربی" ریشه در این سیاست کینه توزانه او نسبت به غرب دارد.

همان طور که جنگ اخیر اوکراین نشان داد ایده جهان روس نسخه دیگری از امپراتوری روسیه است.

همان طور که جنگ اخیر اوکراین نشان داد ایده جهان روس نسخه دیگری از امپراتوری روسیه است. در سالیان اخیر به نظریه‌های ژئوپولیتیک "کارل اشمیت" فیلسوف آلمانی و حامی نازی‌ها که نظم جهانی را نه بر اساس قوانین و نهاد‌های بین‌المللی بلکه در حوزه‌های نفوذ فضایی یا تمدنی تحت کنترل "دولت‌های هژمونیک" قلمداد می‌کرد با ایده جهان روسی پیوند خورده است. پوتین گمان می‌کند که روسیه هژمون است و به همراه چین، اوراسیا را کنترل خواهد کرد.

تنها چیزی که پوتین پیش از شروع جنگ هرگز نپرسید این بود که آیا خود اوکراینی‌ها می‌خواهند بخشی از جهان روسی مدنظر او باشند یا خیر؟ مقاومت شجاعانه اوکراینی به او پاسخ این پرسش مطرح نشده اش را داده است. اوکراینی‌ها می‌خواهند در کشور خود زندگی کنند نه در "جهان روسی" مدنظر پوتین.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: