شنبه، 31 اردیبهشت ماه 1401 = 21-05 2022چهارمین ملیپوش ایران هم پناهنده شد؛ نبود غذا در اردو!فقط در عرض یک ماه چهارمین ملیپوش ایران هم پناهنده شد. این بار نوبت به متین بالسینی پدیده شنای ایران رسیده تا به صورت رسمی اعلام کند در بریتانیا به دنبال گرفتن پناهندگی است. داستان نداشتن امکانات در سادهترین حد، بخشی از مشکلات بالسینی جوان است؛ چون او بهتازگی گفته که برای تهیه غذای کافی در اردوی تیم ملی مشکل داشتهاند. «یکی از دوستانم پیش از شروع رقابتهای قطر، زمانی که در ایران در اردو بودیم، به دبیر فدراسیون زنگ زد و گفت غذا به اندازه کافی در اردو وجود ندارد و ما سیر نمیشویم. همه میدانند شنا ورزش سنگینی است و کالری زیادی میسوزاند. طبیعی است که باید این کالری با غذای زیاد تأمین شود. فکر میکنید پاسخ دبیر فدراسیون چه بود؟ او گفته بود چند روز دیگر صبر کنید، به قطر که رفتیم آنجا از سلف سرویس هتل استفاده کنید و هرچه میتوانید غذا بخورید». روزنامه شرق نوشت: موج مهاجرت ورزشکاران از ایران شیب تندی به خود گرفته است. در همین اردیبهشت، دستکم چهار ورزشکار حرفهای و ملیپوش ایران را ترک کردند. سوم اردیبهشت ماه بود که دوستان بهمن نصیری، روئینگسوار ایرانی با انتشار عکسهایی از او در فرودگاه امام خمینی خبر دادند که بهمن قصد مهاجرت به جمهوری آذربایجان را دارد. اندکی بعد از انتشار این خبر بود که رئیس فدراسیون قایقرانی با تأیید این خبر گفت که او دغدغه استخدام در ایران را داشته و مجبور شده به خاطر ماهی ۵۰۰ دلار، ایران را ترک کند و به جمهوری آذربایجان برود. خروج بهمن نصیری که این بار مثل بسیاری از ورزشکاران ایرانی دغدغه مالی داشت، شروعی برای اردیبهشت جهنمی ورزش ایران بود؛ چند روز بعد بود که یکتا جمالی، جواهر وزنهبرداری زنان ایران در رقابتهای آتن، اردوی تیم ملی را ترک کرد و بعد خبر رسید که آتن را به مقصد آلمان ترک کرده و درخواست پناهندگی داده است. یکتا که پیشازاین هم از کمبود امکانات و توجه برای ورزشکاران زن ایرانی گلایه کرده بود، با تکرار دغدغههای پیشین، درخواست پناهندگیاش را به امید داشتن دنیای بهتر در وزنهبرداری به آلمان ارائه داده و منتظر است تا کارهای نهاییاش صورت بگیرد. او اولین مدالآور تاریخ وزنهبرداری زنان در ایران است. پناهندهشدن او آنهم با سنوسال اندک و آیندهای روشن، ضربه مهلکی بر ورزش زنان ایران بود. مسئولان ایرانی بعد از خروج یکتا جمالی به جای آنکه به فکر چاره باشند و مانع از خروج نخبگان ایرانی شوند، با گفتن از اینکه گرفتن مدال با پرچمی دیگر، ریشه ندارد، سعی در پوشاندن قصورات خودی در این زمینه داشتند. هنوز شوک پناهندگی یکتا جمالی تمام نشده بود که پریسا جهانفکریان، دیگر دختر تاریخساز وزنهبرداری ایران که تنها سهمیه تاریخ این رشته را برای زنان ایرانی در المپیک به دست آورده، خبر داد به آلمان مهاجرت کرده است. او با انتقاد تند از مسئولان فدراسیون وزنهبرداری مبنی بر بیتوجهی به ورزش زنان خبر داد که دنیای حرفهایاش را از این به بعد در کشور دیگری جستوجو خواهد کرد. باوجوداین قریب به ۲۷ روز از خروج اولین ملیپوش ایرانی به مقصد جمهوری آذربایجان، حالا چهارمین ورزشکار حرفهای و نابغه ایران هم در اردیبهشت، درخواست پناهندگی داده است. این بار نوبت به متین بالسینی پدیده شنای ایران رسیده تا به صورت رسمی اعلام کند در بریتانیا به دنبال گرفتن پناهندگی است. بالسینی شاید برای جامعه ورزش ایران که سهم بیشتر اخبار متوجه فوتبال و کشتی است، شناختهشده نبود؛ ولی بازیهای المپیک توکیو باعث شد تا ورزش ایران با پدیده جدیدی روبهرو شود. او در عرض چند ماه توانست هشت بار رکورد شنای ایران را ارتقا دهد و در المپیک هم یک بار دیگر چنین کاری را رقم زد و رکورد شنای ایران را ارتقا بخشید. قسمت تلخ داستان بالسینی اینکه نه آن رکوردشکنیها و درخشش در المپیک، بلکه انتقادش از امکانات تیم ملی ایران در المپیک باعث مطرحشدنش شد. او همان کسی است که به صورت رسمی اعلام کرد به دلیل نداشتن وان یخ برای رفع اسپاسم، مجبور شده به صورت پنهانی از وان یخ برزیلیها در توکیو استفاده کند! متین درباره شرایطش در المپیک گفته بود: «نمیتوان گفت به شنا کم توجه میشود. درواقع اصلا توجه نمیشود. روز مسابقهام که از خواب بیدار شدم پادرد شدیدی داشتم و پای من دچار اسپاسم شدید شده بود. ماساژور که نداشتیم و من به ماساژور کاروان مراجعه کردم. او توانست ۱۰ دقیقه من را ماساژ دهد؛ چون تعداد زیادی ورزشکار هستیم؛ اما فقط یک ماساژور وجود دارد. ما ۲۵ ساعت در پرواز بودیم و بدنها بسیار خسته بود؛ اما یک ماساژور وجود داشت و هنوز هم خستگی پرواز از بدن من خارج نشده است. شب قبل از مسابقه با رئیس فدراسیون، پنهانی از وان یخ تیم برزیل استفاده کردیم؛ چون خودمان چنین چیزی نداریم. اینجا که یخ هست و فقط یک تشک بادی احتیاج داشتیم و آوردن یک تشک بادی برای یک کشور واقعا سخت است؟ اگر سخت است، میگفتند خودمان میآوردیم. یا برای ملیپوش قایقرانی ما نمیتوانستند یک جلیقه یخ تهیه کنند؟ من با دست خالی آمدم و امیدوارم این اتفاقات دیگر پیش نیاید». بالسینی همچنان با اشاره به تنهابودن خود در زمان گرمکردن در المپیک گفته بود: «تنها گرم میکردم و یک روز آن را رئیس فدراسیون شنای افغانستان برای من تایم گرفت. چون زبانم خوب است، دوستان خارجی زیادی دارم و مربیان آنها برای من تایم میگرفتند تا گرم کنم. با این حال سعی کردم تمام این مسائل را کنار بگذارم و تمرکزم روی کارم باشد و خدا را شکر، توانستم نتیجه بگیرم».
اخوند فرمانده انسان کش ، اینهم یکی از عزت و افتخارات تو اخوند کودک کش ،که بهترین فرزندان زبده ایران زمین را از دست میدهیم به اشتراک بگذارید:
|