به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.







خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

چهارشنبه، 16 شهریور ماه 1401 = 07-09 2022

فرجام شوروی در انتظار چین کمونیستی..؛ واشنگتن پست

واشینگتن‌پست در یادداشتی درباره «افول ناگزیر چین و بهره‌گیری ایالات متحده از این رخداد محتوم» که به قلم جورج اف.وال ستون‌نویس این روزنامه در حوزه‌های سیاست و روابط خارجی به رشته تحریر درآمده؛ ادعا کرده که اگر جو بایدن بخواهد- و توانایی این کار را داشته باشد- آمریکا می‌تواند بیشترین بهره‌برداری را از افول ناگزیر و نزدیک چین انجام دهد.

به گزارش شفقنا، نویسنده پولیتزر در این یادداشت که جدیدترین کتابش «خوشبختی و نارضایتی آمریکایی» همین سال گذشته در بازار کتاب مورد استقبال قرار گرفته؛ کاهش جمعیت چین را به نفع آمریکا ارزیابی کرده و می‌گوید که چین به خاطر سیاست‌های حزب کمونیست احتمالا فرجامی چون اتحاد جماهیر شوروی خواهد داشت.

در یادداشت جورج اف.وال در واشینگتن‌پست می‌خوانیم:

وقتی در سال 1977 ایندیرا گاندی نخست‌وزیر هند به وضعیت اضطراری که باعث شده بود فرآیندهای دموکراتیک در این کشور تعلیق شوند، پایان داد؛ سناتور دانیل پاتریک مونیهان که سفیر سابق آمریکا در هند بود، با لجبازی و کنایه گفت که «خبر شگفت‌انگیز این که آمریکا دیگر بزرگ‌ترین دموکراسی جهان نیست». حالا در شرایطی که تا سال آینده هند تبدیل به پرجمعیت‌ترین کشور جهان خواهد شد؛ به نظر می‌رسد که این اتفاق نیز مانند دیدار پرسروصدای نانسی پلوسی از تایوان خبر شگفت‌انگیزی است که به نوعی تسلط چین در دنیای امروز را به چالش کشیده و نشان می‌دهد که تصور صعود مستمر و مداوم چین یک فرضیه باطل و متزلزل است.

یان برمر از گروه اوراسیا اخیرا در یک خبرنامه گفته که «دنیا دیگر در جهت چین حرکت نمی‌کند». در واقع پس از 50 سال که در طی آن چین به دلیل وجود نیروی کار ارزان و فراوان تبدیل به موتور تولید جهان شد، حالا دیگر نیروی کار در چین نه ارزان است و نه فراوان. طبق پیش‌بینی سازمان ملل جمعیت چین که در حال حاضر یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر است، در سال 2028 به نقطه اوج خواهد رسید و سپس در روندی مستمر با کاهش مواجه خواهد شد- تا جایی که جمعیت‌شناسان بر اساس یک سری مدل‌های تخمینی پیش‌بینی می‌کنند که جمعیت چین در سال 2100 بین 700 تا 900 میلیون نفر خواهد بود. یان برمر هم‌چنین در ماه ژوئن گفت که آکادمی علوم اجتماعی شانگهای در گزارشی- که بلافاصله جلوی انتشارش گرفته شد- مدعی شده که سال گذشته نقطه اوج جمعیتی چین بوده و با نوعی کاهش مستمر در سال 2100 به حدود 587 میلیون نفر خواهد رسید.

این یعنی آمریکا در صورت اتخاذ یک سری سیاست‌های معقول مهاجرتی در سال 2100 می‌تواند جمعیت خود را به کشور چین نزدیک کند. نورمن آگوستین به عنوان یکی از مقامات سابق پنتاگون یکی از افرادی است که در یک گفتگوی خصوصی بر لزوم اتخاذ سیاست‌های معقول و منطقی مهاجرتی برای دستیابی به این هدف جمعیتی تاکید می‌کند.

او به دستاوردهای چین در زمینه ارتقای سطح اغلب شهروندان این کشور- از فقر به طبقه متوسط- احترام می‌گذارد و البته با صحبت‌های پرزیدنت شی جین‌پینگ نیز موافق است- که گفته «در دنیای امروز نوآوری‌های تکنولوژیک به جبهه اصلی نبرد در میدان بازی جهانی تبدیل شده است».

آگوستین در این زمینه نوشته: سال 2000 فارغ‌التحصیل‌های آمریکا در مقطع کارشناسی حدود دو برابر بیشتر از چین بودند. اما در سال 2020 فارغ‌التحصیل‌های چینی در سطح دکترا بیش از 2.4 برابر بودند و اگر چینی‌های تحصیل کرده در دانشگاه‌های آمریکا را حذف کنیم، این فاصله حتی بیشتر هم می‌شود.

آگوستین هم‌چنین می‌گوید که یک فارغ‌التحصیل چینی تقریباً سه سال بیشتر از همتای آمریکایی خود زمانش را در کلاس درس سپری کرده است- که البته این اتفاق صرفاً به‌دلیل طولانی‌تر بودن سال‌های تحصیلی چینی‌ها بوده است. طبق نمرات و نتایج آزمون استاندارد آمریکا موسوم به کارت گزارش ملی نیز 76 درصد از دانش‌آموزان کلاس دوازدهم در زمینه مهارت‌های ریاضی و 78 درصد نیز در مهارت‌های علوم ضعف داشته‌اند. به گفته آگوستین؛ افزایش هزینه‌ها در آموزش دوازده کلاسه نیز 88 درصد به خاطر افزایش کارکنان اداری مدارس بوده- و این در حالی است که ثبت‌نام دانش‌آموزان تنها 8 درصد افزایش یافته است.

در زمینه سهم و درصد مدارک لیسانس در رشته‌های مهندسی نسبت به کلیت جمعیت فارغ‌‌التحصیلان، آمریکا در رتبه 76 جهانی قرار دارد. در واقع بیست و سه درصد از مدارک دکترا در آمریکا در رشته‌های علوم، فناوری، مهندسی یا ریاضیات اعطا شده‌اند و این در حالی است که سهم و درصد این رشته‌ها در چین 79 درصد است.
آگوستین یکی از دلایل مهم این عقب‌ماندگی را مهاجرت می‌داند: «از سال ۲۰۰۰ به این سو بیش از 28 درصد از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های ایالات متحده در رشته‌های علوم و مهندسی متولدین خارج از این کشور هستند، همان‌طور که 38 درصد از برندگان آمریکایی جایزه نوبل نیز در رشته‌های شیمی، فیزیک و پزشکی خارجی بوده‌اند».

آگوستین می‌گوید که در این بازه زمانی تقریباً موسسان نیمی از شرکت‌های ارزشمند و گران‌قیمت آمریکا نیز مهاجر یا فرزند مهاجران بوده‌اند.

با این حال آمریکا در صورت انتخاب‌های درست می‌تواند در رقابت با چین پیروز شود. در واقع ایالات متحده اگر در زمینه سیاست‌های مهاجرتی با آغوش بازتری از مهاجرین خارجی استقبال کند، و البته بتواند اتباع خارجی مهم و موثر خود را- که حدود یک سوم از آن‌ها دکترای علوم و مهندسی‌شان را از دانشگاه‌های آمریکا دریافت کرده‌اند- حفظ کند، سبقت ایالات متحده از چین دور از دسترس نخواهد بود. به خصوص اگر دولت ایالات متحده بتواند بیش از 0.2 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای تحقیقات اساسی هزینه کند- که این درصد در 20 سال از 28 سال گذشته کاهش یافته است و اکنون در رتبه 29 جهان قرار دارد.

هم‌چنین بنا بر رتبه‌بندی تحصیلات دانشگاهی تایمز؛ 16 دانشگاه از 25 دانشگاه برتر جهان در آمریکا قرار دارد. از نظر تولید ناخالص داخلی نیز در شرایطی که متحدان چین از قبیل کره شمالی و روسیه 17 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می‌دهند، آمریکا و متحدانش- فقط با احتساب اروپا و ژاپن- تقریبا 50 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارند.

چین ولی ظاهراً تصمیم گرفته خودش را گول بزند. فایننشال‌تایمز در این زمینه گزارش داده که نرخ بیکاری در میان جوانان چین 18.4 درصد است و در این بین فارغ‌التحصیل‌های دانشگاهی سهم بیشتری دارند و به شدت دنبال پیدا کردن شغل هستند- مگر این‌که مدرک خود را در زمینه مارکسیسم گرفته باشند. در سال 2018، وزارت آموزش و پرورش چین به دانشگاه‌های این کشور دستور داد به ازای هر 350 دانشجو یک مربی و مدرس در زمینه مارکسیسم استخدام کنند- که این باعث شده در سه‌ماهه دوم امسال شاهد یک رشد آشکار بیست درصدی در ایجاد فرصت‌های شغلی نیازمند به مدرک مارکسیسم، در قیاس با مدت زمان مشابه سال گذشته باشیم.

پارادوکس قرن بیستم: اگر انقلاب 1917 باعث ابتلای روسیه به بیماری کمونیسم نمی‌شد، جنگ سردی هم در سال‌های بعد به وجود نمی‌آمد. اما تفکرات و رفتارهای غیرمنطقی مقامات کمونیست هیزمی شد برای آتش جنگ. حالا احتمال می‌رود در قرن بیست‌ویک نیز شاهد وضعیتی مشابه باشیم و لنینیسم حاکم بر چین- که مطابق آن همه چیز تابع عملکرد حزب و حزب نیز درگیر نوعی جهل عمیق است- مسیری مشابه برای آینده چین تعیین کند.





Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: