![]()
- نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت
- مقاله؛ چرا جمهوری اسلامی عامل فاجعه جنگ در ایران است؟ - ایران؛ چگونه جنگ، گاهی بهطوری عجیب، فصلی دیگر را رقم میزند؟ - همین ادعاهای ملالآور پیروزی است که منجر به فروپاشی نظام خواهد شد - الهه حسیننژاد؛ آنها شاید ما را بسوزانند اما هرگز نمیتوانند خاموشمان کنند - ترامپ به دنبال فروپاشی نظام بدون جنگ؛ برهم خوردن تعادل روانی خامنهای - پژوهشگر: نقش جنایتکارانه خامنهای توسط شبهنظامیانش در عراق - مجلس شورای اسلامی؛ دفتر ثبت فرامین ولی فقیه و اطاعتنامهنویسی - خاکسپاری غمانگیز مهین زرینپنجه؛ ایران اسلامی بهشت دزدان و جهنم فرهیختگان - الهه حسیننژاد؛ خنجرهای اهریمن بدکیش ولایی پیکر ایران را میدرند
- خطر اعدام قریب الوقوع سه زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز
- اعلام اسامی بازجویان و شکنجهگران کشته شده در حمله اسرائیل به اوین - وحشت در دل رژیم خامنهای؛ مردم را به تکرار اعدامهای دهه ۶۰ تهدید کردند - نمایش "اقتدار" با اعدام؛ اما آنچه میسوزد، مشروعیت فروریختۀ نظام است - زخمی شدن بچههای اکباتان در زندان؛ حکم حبس برای اینکه بازتولید دروغ نکردم
- ارزیابی ناظران: اسرائیل دوباره به جمهوری اسلامی حمله نظامی خواهد کرد
- گزارش نشریه اروپايی؛ پژواکی از درون جامعه ایران: اسرائیل متشکریم - چرا به گفته عراقچی، کشیدن مکانیسم ماشه معادل حمله نظامی است؟ - غافلگیرشدن سران نظام در خواب از زبان قالیباف؛ راهی برای نجات مانده؟ - نزاع بر سر مذاکره با آمریکا؛ نمایان شدن شکافهای جدی در ساختار قدرت
- چگونه بفهمیم دچار عدم تعادل دوپامین شدهایم؛ چطور میتوانیم مغزمان را..
- مرگ خورشید و فضانورد سردرگم؛ این تریلر ۴۰۰میلیون بار دیده شده! ببینید - تازههای پزشکی؛ تشخیص علائم پوکی استخوان با هوش مصنوعی - چطور دختر پناهجوی افغان به جوانترین فارغالتحصیل تاریخ آلمان تبدیل شد؟ - ۲۷ ترفند کاربردی برای مراقبت از بدن در روزهای داغ تابستان
- اینهم شب یلدای قسطی در حاکمیت سیاه ملایان؛ پایان شب سیه سیپد است
- فیلم؛ خواننده اپرا که مجذوب موسیقی محلی ایران بود: ویدئو را ببینید - نسخه بدون سانسور فیلمی که کارگردانان آن به اشاعه فساد متهم شدند - سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" ۸۰ ساله شد؛ ویدئو با صدای بنان - نوبل ادبیات؛ نثر شاعرانهاش که شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند
- برادر بانوی ورزشکاری که حجاب را برداشت: بالهای خواهرم را چیدند!
- کاریکاتور اسرائیلی؛ حزبالله در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است - کاریکاتور؛ هر موقع این عصا را دست آقا دیدید یعنی بدجوری ترسیده - کاریکاتور فعال ضد اسرائیلی: گنبد آهنین عربی برای حمایت از اسرائیل - کاریکاتور انتخاباتی؛ در جمهوری اسلامی جایی برای انتخاب نیست ایرانپرسنیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمیکند. ![]() ![]() سه شنبه، 10 آبان ماه 1401 = 01-11 2022تحلیل؛ قطار جمهوری اسلامی به سراشیبی بیبازگشت افتاده استاز دست رفتن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی و بیاعتنایی به آن، قطار «نظام» را به نظر به سراشیبی بیبازگشت کشانده است. به نظر میرسد، هر تلاشی برای گشایش امکان گفتگو (اگر تلاشی باشد) بین مردم و حاکمیت، از پیش شکست خورده است. در این یادداشت که در سایت بی بی سی منتشر شده است، بهرنگ گلستان، تحلیلگر حوزه ارتباطات به این پرسش پاسخ میدهد که چرا تشبیه «حادثه شاهچراغ و متروپل به سینما رکس اتفاقی نیست.» در روز چهلم مهسا (ژینا) امینی و در میان اخبار اعتراضات گسترده در شهرهای مختلف ایران خبر حملهای مسلحانه به زیارتگاه شاهچراغ در شیراز منتشر شد و بخصوص مورد توجه رسانههای حکومتی قرار گرفت. فارغ از اینکه چه گروهی پشت پرده حمله شاهچراغ باشد، آنچه جلب توجه میکند نحوه مواجهه مردم بخصوص در شبکههای اجتماعی با این خبر است. جدای از اینکه سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی خودش چقدر زمینه حضور داعش را به وجود آورده و جدا از نامه قاسم سلیمانی فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه که پایان داعش را اعلام کرده بود و جدا از میلیاردها تومان هزینهای که اطلاعات سپاه خرج تبلیغ پیروزیاش بر داعش از طریق فیلم و سریال و داستانها کرد، مسئله مهمتر برخورد مردم با خبر حمله شاهچراغ یا هر خبر دیگری از این دست است: «کار خودشونه». اتفاقی که از سالها قبل با شروع بیاعتمادی مردم به رسانههای حاکمیت شروع شده بود کم کم به جایی رسید که امروز ایستادهایم و هر خبری که گمان برود پروپاگاندای حکومتی پشت آن است به سرعت اعتبار خود را از دست میدهد. این دست واکنشها از گسست و بیاعتمادی عمیق مردم نسبت به حاکمیت خبر میدهد. قمار بزرگ حکومت اما آنچه حاکمیت را به این نقطه رساند قمار بزرگی بود که از سالها قبل آغاز کرد. قمار مشروعیت. جمهوری اسلامی سالها در تلاش برای کسب نتیجه دلخواه از حضور مردم در صحنه شکست خورد. موج سواری روی حضور خیابانی مردم در تبلیغات انتخاباتی ۸۸ به اعتراضات پس از انتخابات منتهی شد. عوامگرایی و از «جنس مردم» بودن محمود احمدینژادی از طرف حکومت «جریان انحرافی» نام گرفت و سرآخر، حاکمیت را به جایی کشاند که دیگر برای کسب مشروعیت به مردم احتیاجی ندارد. حکومت ایران در شکل سنتیاش در دوران استبداد، حاکم را «مالک جان و مال و ناموس مردم» میدانست، بعدتر در دوارن شبه مدرن (پس از انقلاب مشروطه)، به واسطه در اختیار داشتن درآمد نفت (اصلیترین درآمد کشور) و بینیازی از دریافت مالیات، همواره خود را از پاسخگویی به مردم بینیاز دانسته است. اما از نظر سیاسی همیشه سطحی از مشروعیت حتی در ظاهر مورد نیاز بود، دستکم در سطحی که قادر باشد سرمایه اجتماعی حاکمیت را تامین کند. در یک دهه اخیر باور به اینکه حکومت دینی مشروعیت را از خدا میگیرد نه مردم، حاکمیت را به اینجا رساند که اصلا چه اهمیتی دارد که مردم چه فکر میکنند؟ یا چند درصد از آنها در انتخابات شرکت میکنند؟ یا اصلا چند درصد از آنها حرف حاکمیت را باور میکنند؟ این قمار البته از چند نظر برای حاکمیتی که روز به روز به سمت حکومتی توتالیتر و استبدادی حرکت میکرد، دست آوردهایی هم داشت: وقتی مشروعیت را از مردم نمیگیرید پس لزومی ندارد پاسخگوی آنها باشید. پس اگر مدارک تحصیلی وزیری سراپا جعلی باشد اهمیتی ندارد. خبر اختلاسهای چند هزار میلیاردی دیگر خبری شوک کننده نیست. خشک شدن دریاچهی ارومیه، سوءمدیریتها و فجایع محیط زیستی و اقتصادی دیگر هیچ مسئولی ندارد و حتی قتلها و حملات مرگبار هم با یک بیانیه قابل علاج است. حتی فیلم رهبری که به وضوح خود را لایق به رهبری نمیداند تاثیری بر جایگاه او ندارد. با تکیه به همین تفکر است که میتوان هواپیمای مسافربری را زد و بیانیه داد که نقص فنی بود. یا رسوایی اسناد محرمانه دزیده شده در تورقوزآباد را با گزارشی در صدا و سیما علاج کرد. عبور از مشروعیت مردمی، حاکمیت را در برابر خطر حضور مردم و مطالبات آنها بیمه میکند و در نتیجه در هر مسئلهای، دستگاهها و مقامهای درون حاکمیت، تنها موظف به پاسخ گویی به بخشهای دیگر حاکمیت هستند. اما این قمار بزرگترین زیانی که به بار آورده از دست رفتن سرمایه اجتماعی است. چیزی که اولین عکس العمل مردم به هر مسئلهای را به سطح «کار خودشونه» تقلیل میدهد. این از دست رفتن سرمایه اجتماعی ظرفیتهایی که حاکمیت مشروع دارد را از جمهوری اسلامی گرفته است. امکان بسیج مردم در برابر دشمن خارجی و حتی مشکلات اقتصادی. امکان گذر از بحرانها با شنیدن مطالبات مردم و برآوردن بخشی از آن. امکان تغییر در افراد حاکمیت و نه ساختار آن و حتی امکان مهلت گرفتن از مردم برای تغییری آرام و ایمنتر همه امکاناتی است که حاکمیت جمهوری اسلامی در این قمار بزرگ باخته است. تشبیه حادثه شاهچراغ و متروپل به سینما رکس اتفاقی نیست. در حادثه سینما رکس حکومت تلاش کرد نشان دهد نه تنها نقشی در حادثه نداشته و سودی عایدش نمیشد بلکه این میتواند حرکت نمادین مخالفان باشد. اما این گزارهها یک سره در کوره بیاعتمادی عمیق مردم نسبت به حاکمیت ذوب شد. حالا و در اوج اعتراضاتی که هدف را «کلیت نظام» میداند و سطح مجادله را به شخص رهبر رسانده است، قبولاندن اینکه این حادثه کار دشمنان خارجی بوده از توضیح علت آتش زدن سینما رکس هم نیز دشوارتر است. از دست رفتن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی و بیاعتنایی به آن، قطار «نظام» را به نظر به سراشیبی بیبازگشت کشانده است. به نظر میرسد، هر تلاشی برای گشایش امکان گفتگو (اگر تلاشی باشد) بین مردم و حاکمیت، از پیش شکست خورده است. حاکمیت احتمالا باید ریشه این شکست خود را بیش از همه در جملههای فصل الخطاب و دستور زبان رهبر جمهوری اسلامی جستجو کند: «مطبوعات پایگاه دشمن است»، «انتخابات تکرار نمیشود»، «مذاکره نمیکنیم»، «تصمیم سران قوا (درباره بنزین ) باید اجرا شود»، «ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع است». همه این فصلالخطابها پیش از این امکان گفتگو را قطع و شخص رهبر را تنها مالک جان و مال مردم دانسته است. پس طبیعی است که تا قطع برق پاساژ علاالدین هم تقصیر شخص رهبر باشد.
به اشتراک بگذارید:
|