آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 18 شهریور ماه 1393 = 09-09 2014

رسالت مشروط و محدود دولت روحانی

شاهین فاطمی

بی اعتبار بودن سازمان آمار ایران به جایی رسیده است که حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، درواپسین نشست خبری خود زمانی که مدعی میشود تا پایان سال جاری تورم رابه «پایین‌تر از ۲۰ درصد» خواهد رساند، اضافه میکند که استنادش نه به مرکز آمار که به آمار بانک‌مرکزی است. وی همچنین مدعی میشود که تورم طی دوازده ماه به ۲/۲۳ درصد رسیده و دولت اکنون می‌تواند فراتر از وعده پیشین خود، این نرخ را به پایین‌تر از ۲۰ درصد تقلیل دهد. رئیس جمهور محترم فراموش میکند که اگر از فشار تورمی اندکی کاسته شده دلیل اصلی آن رکود اقتصادی کشور است و نه معجزات دولت تدبیر و امید.

بی اعتبار بودن سازمان آمار ایران به جایی رسیده است که حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، درواپسین نشست خبری خود زمانی که مدعی میشود تا پایان سال جاری تورم رابه «پایین‌تر از ۲۰ درصد» خواهد رساند، اضافه میکند که استنادش نه به مرکز آمار که به آمار بانک‌مرکزی است. وی همچنین مدعی میشود که تورم طی دوازده ماه به ۲/۲۳ درصد رسیده و دولت اکنون می‌تواند فراتر از وعده پیشین خود، این نرخ را به پایین‌تر از ۲۰ درصد تقلیل دهد. رئیس جمهور محترم فراموش میکند که اگر از فشار تورمی اندکی کاسته شده دلیل اصلی آن رکود اقتصادی کشور است و نه معجزات دولت تدبیر و امید.

زمانیکه این دولت زمام امور رادر دست گرفت وزیر اقتصادش از میراث تورم چهل وشش درصدی دولت احمدی نژاد گلایه میکرد و اکنون رئیس دولت مدعی است که آن نرخ تورم به نیمی از میزان پیشین رسانده و آن را تا بیست و سه در صد پائین آورده ونوید میدهد که بزودی آنرا به زیر بیست در صد خواهد رساند. این ادعا، که بی شباهت به سخنان احمدی نژاد نیست، بدون ارائه دلائل و نشانه ای از راهکارهای لازم برای دستیابی به این هدف، بسیار غیروا قعی واغراق آمیز به نظر میرسد.

اگر از دوران ویرانگر احمدی نژاد تنها یک نتیجه مثبت حاصل شده باشد اثبات این واقعیت است که مسائل اقتصاد ی کشور با حرف اصلاح پذیر نیست. چه تفاوتی میکند که ادعا های حاکمان مستند به اطلاعات مرکز آمار باشد و یا بانک مرکزی؟ سازمان آمار کشور که روزگاری در نظام پیشین نیمه استقلالی داشت، در جمهوری اسلامی به دفترریاست جمهوری انتقال یافت و به عنوان یکی از ارکان دولتی در مسیر سیاست دروغپردازی های حکومتی قرار گرفت. زمانی که رئیس دولت میگوید استنادش نه به مرکز آمار بلکه به بانک مرکزیست، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. متأسفانه کسی در میان خبرنگاران از جناب ایشان نپرسید که چه تفاوت ماهوی میان این دو سازمان و آمارشان وجود دارد؟ مگر نه اینست که هردو از رهبر وگاهی نیز از رئیس جمهور فرمان میبرند؟

لزوم مصونیت واستقلال عمل

در سراسر جهان آزاد سازمان های آماری به دلیل حساسیت مواضع و وظائفشان از نوعی استقلال و مصونیت قانونی برخوردارند تا از دخالت و اعمال فشار دولتها مصون باشند. در انگلستان( ONS) سازمان آمار آن کشور تنها در برابر پارلمان مسئول است. در فرانسه موسسه آماری (Insee) از دولت و بخش خصوصی استقلال کامل دارد. در امریکا(BLS ( و دیگردمکراسی ها همه جا متصدیان جمع آوری و انتشار آمار چون وابستگی ندارند و از هرگونه دخالتی مصون هستند مورد اعتماد مردمند. بعد از دروغهای خانمانسوز احمدی نژاد که در سالهای آخر صدارتش مدعی رشد اقتصادی هشت در صد میبود و امروز میدانیم که دروغ میگفت و رشد واقعی منفی پنج در صد بود، کمتر کسی به آمار همان بانک مرکزی و همان سازمان آمارکه امروز فرمانبردار"رئیس دیگری" است اعتماد دارد.

از آنجاکه آمار صحیح و مورد اعتماد اساس و بنیان همه تصمیمات بخش عمومی و بخش خصوصی است، اعتماد سازی برای دستگاه های آماری کشور ضروریست. نخستین گام در این مسیر اجتناب از سوء استفاده از وابستگی و عدم استقلال آنهاست. تا زمانیکه سازمان آمار و بانک مرکزی از نوعی مصونیت و استقلال عمل در برابر دولتها برخوردار نباشند، امار و اطلاعاتی را که این دستگاه ها انتشار میدهند باید سیاسی و غیر قابل اعتماد تلقی کرد. از دوران گوبلز تا استالین و مائو و دیگر دیکتاتورها جهانیان با شیوه سوء استفاده سیاسی از آمار اشنائی کامل دارند.

سوای مشکلات آماری، آقای رئیس جمهور آنچنان از بهبود قریب الوقوع اقتصاد کشور سخن میگوید که هر ناظر بی طرفی را متعجب میسازد. باید از ایشان پرسید چگونه میخواهید به اقتصاد کشور در شرایطی سر و سامان بدهید که سپاه پاسداران و انواع و اقسام سازمانهای وابسته به بیت رهبری شاهرگهای اقتصاد کشور را در اختیار گرفته اند ؟ چه کسی آمادگی آنرا دارد که در شرایط نا معلوم کنونی سرمایه گزاری کند؟ اوضاع فاجعه بار بورس تهران نشانه ایست از سرنوشت کسانیکه وارد این معرکه مافیائی شده اند و دار و ندار خودرا به علت عدم شفافیت و نواقص قانونی باخته اند. چگونه میشود در کشوری که مصونیت قانونی و اجرائی برای سرمایه گذار وجود ندارد و هنوز پس از گذشت سی و شش سال "بیداگاه های انقلاب" بر جان و مال مردم حکومت میکنند انتظاراحساس آرامش و اعتماد کافی برای سرمایه گذاری داشت؟ به احتمال زیاد، آقای رئیس جمهور، شما هم دیر یا زود همان مسیری را خواهید پیمود که اسلاف شما پیموده اند. همان مسیری که در آن به جای خصوصی سازی، سرمایه های ملی کشور رابه قول احمدی نژاد به " برادران قاچاقچی" هدیه کردند و با فساد و عدم لیاقت خود کشور را به این روز سیاه نشانده اند.

آیا هر گز از خود پرسیده اید تا زمانی که حقایق را با مردم در میان نگذارید چگونه خواهید توانست در برابر دو اژدهای مهیب بیت رهبری وسپاه پاسداران که اقتصاد کشور را تیول خود کرده اند ایستادگی کنید؟ بیگمان تیم اقتصادی شما کم و بیش این حقایق و بسیار دیگر از ناگفتنی ها را با شما در میان نهاده است. حتی اگر صداقت و صمیمیتی در کار باشد، این مشکلات را با حرف و موعظه نخواهید توانست از سر راه بردارید. باید حقایق را با مردم در میان گذاشت . مافیای پول و زور همیشه در خفا کار میکند و از شفافیت میگریزد. زمانی که فضای اختناق مرگبار رسانه ای باز شود ومردم در مسیر مشکلات قرار گیرند دزدان و غارتگران تضعیف خواهند شد. آیا مرد این میدان هستید؟

واقعیت اینست که مردم را نمیشود برای همیشه با وعده و وعید فریب داد. امید دولت به مذاکرات هسته ای است. سران نظام امیدوارند بتوانند به نوعی امریکا را موقتا قانع سازندو اطمینان بدهند که برای چند سالی از هوسرانی ها و بلند پروازی های هسته ای خود چشم پوشی خواهند کرد تا اندک در آمدی از فروش نفت حاصل شود و بتوانندچند سالی دیگر به سرکوب ملت ایران و ماجراجوئی مذهبی و فرقه ای در منطقه ادامه دهند. اگر این بر آورد مقرون به واقعیت باشد، دولت روحانی نیز پدیده ایست زودگذر منحصراً برای پیمودن مسیر مذاکرات با آمریکا وگذار از تحریم ها.

پاریس: هشت سپتامبر 2014



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: