آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 16 اردیبهشت ماه 1394 = 06-05 2015

ایران: دروغ به یک صنعت بزرگ تبدیل شده است

این است که امروز احساس می کنیم دروغ به یک صنعت بزرگ تبدیل شده است. مردم با اینکه در پس ذهنشان به قبح دروغ قائلند ولی برای اینکه زندگی شان را بگذرانند، دروغ می گویند.
***


مقصود فراستخواه

آمیختگى دین و دولت؛ پیامدهاى اخلاقى

یکى از علل فروپاشی اخلاقی در جامعه، این است که به دلیل دولتی شدن دین و دینی شدن دولت، اصالت و حقانیت و خلوص پیام های دینی و معنوی از او سلب شده است. بخش قابل توجهی از افراد جامعه ما مذهبی هستند و از طریق همین دین یاد می گرفتند که نباید دروغ گفت . حال که نفوذ و خلوص و حقانیت اجتماعی از صدای دین و پیام دینی ستانده شود، طبیعی است که اینها دچار یک نوع سرگشتگی و آنومی می شوند. این است که امروز احساس می کنیم دروغ به یک صنعت بزرگ تبدیل شده است. مردم با اینکه در پس ذهنشان به قبح دروغ قائلند ولی برای اینکه زندگی شان را بگذرانند، دروغ می گویند.

شیوع ریا و تظاهر مذهبی و مقدس نمایی از دیگر مصائب جامعۀ کنونی ماست که باز علتش دولتی شدن دین است. در قرآن داریم “وای بر نمازگزارانی که از روح نمازشان بیگانه اند و ریا می کنند” در حالی که ساختارهای ما به گونه ای است که برخی ها مجبور می شوند گاهی یک نوع ظواهر دینی را برای مصونیت های شغلی و کامیابی های اجتماعی به جای می آورند، طبیعی است که این دینِ «کالایی شده» آن پیام لطیف معنوی را همراه نخواهد داشت که جاری در اعماق است و در دل ها نفوذ می کند. من فکر میکنم این همه ریا و این همه دروغ و سالوس که در جامعه در حال رواج است نتیجه دین دولتی و اخلاق محتسبی است.

مثالی عرض می کنم. آیا غیبت حرام است یا جایز؟ همه می دانیم که جزو محکمات دین ماست که غیبت حرام است و حرمت آن خیلی هم از موضوعاتی مانند پوشش شرعی زنان مهم تر است. اما آیا مردم وقتی غیبت می کنند، ما قانونی داریم که مأموران دولتی سرگذرگاه ها جلوی آن را بگیرند؟ عالمان مستقل دین می گویند این امری است بین انسان ها و خدا . راهش نیز تعلیمات آزادمنشانه وغیر دولتی دینی است. تا انسان ها تحت تاثیر تعالیم دین، غیبت نکنند.

پس تعالیم و آموزه های دینی می توانند جلوی غیبت را بگیرند اما از راه مدنی وفرهنگی ونه دولتی واجباری. مجری حکم دینی غیبت، دولت آن به شکل فیزیکی نیست، بلکه از طریق آموزه ها، گفتارها و تعلیم و تربیت است که این مشکل قابل حل است. بقیه مسائل مذهبی نیز می تواند به همین صورت پیگیری بشوند.

اساسا متولی اخلاق مردم، دانشمندان و مربیان اجتماعی هستند نه دولت. نهادهای مدنی و فرهنگی و اجتماعی وآموزشی مسقل از دولت هستند که باید مروج تعلیم و تربیت باشند. فکر نمی کنم هیچ گروه اجتماعی حتی اگر دینی هم نباشد به آیت الله سیستانی که یک مرجع شیعی سنتی است احترام نگذارد.

چه فرقی آیت الله سیستانی با سایرین دارد؟ به نظرم به این دلیل است که مردم احساس می کنند یک مرجع دینی است و نمی خواهد نقش دولت گری ایفا کند. ایشان هم دعاوی و ارزش های دینی را که البته حاوی عدالت، حقوق مردم و حتی مسائل مربوط به سیاست هم هست بیان و تأکید می کنند ولی مردم حتی اگر با فتاوای سنتی ایشان هم مخالف باشند، نه تنها هیچ نفرتی نسبت به ایشان ندارند بلکه گفتار، کتاب و سخنرانی شان در میان قشرهای مذهبی نفوذ زیادی دارد و چه بسا در یک شرایط بحرانی ملی نیزمشارکت او در سطح مدنی می تواند در جهت حل مسائل کمک کند.



البرز May 8, 2015 12:40 PM

جناب فراستخواه من نميدانم شما اين اطلاعاتتان را از كجا اورده اى ؟،در عرض اين ٣٧ سال مردم ايران بكلى اسلامزده شده اند و تنفر از اسلام پيدا كرده اند اين سيستاني مفتخور كه شما راجبش حرف زديد مگر كور و كَر است كه نميبيند اين رژيم كثيف اسلامى اخوندى چه بر سر ايران و ايرانى اورده است ، خبر تجاوزها، شكنجها و دزديهاى حكومتى را نشيده است ؟ اين اخوند مفتخور هم عين بقيه اخوندهاى كثيف متجاوز و به فكر خودش است اخوند اگر خوب بود كه اخوند نميشد اين اخوندهاى كثيف از سادگى بعضى مردم خوب هميشه در حال سواستفاده كردن هستند به اميد روزيكه ما ايرانيان از شر اين اخوندهاى كثيف و قاتل رها شويم و ايران را از اخوند و امامزاده پاك كنيم

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: