شنبه، 24 تیر ماه 1396 = 15-07 2017
میرزاخانی؛ خویشاوندی ملی را از دست دادیم
شکوه میرزادگی
امروز برای من، با خبر درگذشت مریم میرزاخانی، ستاره درخشان ریاضی جهان، با اشک و اندوهی بسیار شروع شد. نه او را دیده بودم، نه خویشاوندی خونی با او داشتم، و نه از نزدیک می شناختمش، اما از سال 1994، که برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی شد با عشق و علاقه کارهایش را تعقیب می کردم؛ دخترک ریزنقشی که کنار رییس جمهور وقت آقای رفسنجانی ایستاده بود تا به اصطلاح مورد تشویق قرار گیرد.
در حجاب اجباری فقط صورتش را می شد دید، با لبخندی که گویی کسانی را به طنز و تمسخر می گیرد، که زنان را نصف مردها به حساب می آورند. لبخندی که هیچوقت از صورتش محو نشد.
آمریکایی ها بلافاصله و خیلی زود مریم را چون خیلی از جوان های درخشان ایرانی دیگر به آمریکا کشاندند، تا افتخاری را که حکومت ایران هر روزه از ایران ما می گیرد، بر افتخارات کشورشان اضافه کنند. مریم هر سال و به سرعت رشد کرد، بهترین جایزه های ریاضی را به دست آورد و به جایی رسید که عنوان یکی از برترین ریاضیدان جهان را از آن خود کرد.
در سال 2014 «مدال فیلدز» را به او دادند. او اولین زنی بود که این جایزه را می گرفت (پس از هفتاد و شش سال که از عمر این جایزه می گذشت). این بار آقای روحانی رییس جمهور وقت به او تبریک گفت، بی آن که پاسخی دریافت کند.
مریم نه تنها برای من، که برای بسیاری از ایرانی هایی که درخشش های او را دنبال می کردند، مثل خویشاوندی ملی بود. جزو کسانی بود که همیشه «پزش» را می دادیم و شرمندگی هایی را که از رفتار حکومت اسلامی با زنان و جوان مان داریم، با حضور او التیام می دادیم.
و امروز مثل بسیاری از ایرانی ها و آمریکایی ها می گویم: چرا؟ چرا او به این سرعت رفت؟ پاسخی بر این پرسش نیست، مرگ تنها بی عدالتی جهان است که کاری با او نمی شود کرد.
تنها دلخوشی این است که مریم میرزاخانی چیزهایی را از خود به جای گذاشت که نام و یاد عزیز و زیبایش همیشه با ما و با آیندگان خواهد ماند.
اگر خدایی وجود داره و گیرنده جان هاست باید جان ۱۰۰ آخوند را بگیره و دودستی تقدیم این انسان فرهیخته بکنه
باید شک داشت وپذیرفتن این خبر به این سادگی درست نیست یک نابغه ریاضی !ایرانی !در اشوب دوران سرکوب ملتها و مغزها که اسرار جهانی در عین حال هر روزاشکار میشود ٬ بعید نیست او را مبتلا کرده باشند و در اینده مشخص شود اصلا بعید نیست دکتر محمد ملکی گرانقدر نازنین را هم در ایران با تزریق مبتلا کردند
خانم ستاره با درود به شما،
آدمهای با هوشی چون شما یاد گرفته اند که انتقادی
زندگی کنند مانند از کجا آمد این؟ چرا اینطور است و
غیره! ولی در مورد این دانشمند که در یک کشور دمکرات
که پایه اش بر اساس قانون و حقوق بشر است نیازی نیست
که او را مبتلا به بیماری و آنهم سرطان کنند! در زبان
انگلیسی ضرب المثلی است که می گوید:
BE CAREFUL NOT TO KILL THE GOOSE THAT
LAYS THE GOLDEN EGGS
توجه داشته باش مرغی را که تخم طلا می گذارد
نباید کشت! من خوانده ام که در DDR یا همان آلمان شرقی
رونشنفکران فرهیخته ایی را که دستگیر می کردنند در
سلول هایی می انداختند که در اطراف آن پرتو های ایکس
یا رادیوآکتیو بود و اینکار را سازمان مخفی آن STASI
اشتازی می کرد۰ در ایران اینکار امکان دارد ولی در
کشور هایی که در آنها دمکراسی و حقوق بشر هست نه!
گلها هر چه زیبا ترند و عطر افشان ترند زودتر پرپر میشوند ولی بوی عطرشان جاودان میماند نور وجودت جهان را روشن کرد ولی چه حیف که زود خاموش شدی بلبلان به سوگت نشته و پروانه ها رنگ باختند ولی بوی خوش عطرت هنوز استشمام میشود بودنت افتخار همه بود خوش سفر باشی
بسیار غم انگیز است چرا که ما باید شاهد پرپر شدن یکی دیگر از ستارگان درخشان و نام آور علمی کشور باشیم! ما در غم فقدان مریم میرزاخانی این جوان فرهیخته، پژوهشگر، استاد ریاضیات و یگی از شایسته ترین دانشمندان که از بزرگترین مغزهای برجسته علم ریاضی در جهان محسوب میگشتند را به سوک می نشینیم و خود را شریک اندوه خانواده محترم میرزاخانی، جامعه علمی کشور و جهان میدانیم چرا که بوقوع پیوستن این ضایعه دردناک و بجای گذاردن تاثیرات منفی و حزن انگیز آن بر پیکره علوم ریاضیات در ایران و جهان را سبب گشته ، نام برجسته مریم میرزاخانی همواره در تاریخ علمی ایران و جهان، درخشنده جاویدان باقی خواهد ماند! یادشان گرامی باد
بسيار عجيب است كه راهزنان تاريخ و فرهنگ و ناموس و هستي و نيستي ايران هيچ دركي از جنايات خود كه أواره كردن دانشمندان واقعي ايران از وطن است را ندارند يارو اخوند ج خودش و وزير خارجه احمق و اخوندش به ايرانيان تسليتً ميگويند بدون أنكه بروي خود بياورند كه جنايات و اصولا وجود منحوس اخوند وًحاكميت ظلم است كه اين جگر گوشگان را از وطن دور كردهً كه حتي هنگام مرگ هم از خاك وًعزيزان خود بدورند ننگتان باد اي بي حرمتان خميني صفت
