آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 25 خرداد ماه 1391 برابر با 2012 Thursday 14 June

گرانی سرسام آور؛ من، پسرم و هلو!

روزنامه خراسان: پس از چند روز سرانجام تصميم گرفتم دل به دريا بزنم و ميوه بخرم. از اوضاع و احوال قيمت ها کمابيش خبر داشتم ولي شنيدن کي بود مانند ديدن.

۲۰ هزار تومان ناقابل ته جيب گذاشتم و به اتفاق پسر ۱۲-۱۰ ساله ام رفتيم تا از بازار ميوه و تره بار چند نوع ميوه بخريم. پسرم که خيال مي کرد الان کلي ميوه مي شود با اين ۲۰ هزار تومان خريد، اصرار کرد که بايد چرخ دستي را هم ببريم. طفلک مي دانست من ديسک کمر دارم و نمي توانم آن همه ميوه اي که او مي خواهد را حمل کنم، پس چاره کار بردن چرخ دستي بود.

او خريد ميوه هاي مختلفي را به من گوشزد مي کرد و بنده هم که خير سرم پدر شده ام بايد پاسخگوي نيازهاي او باشم، هم چنان که مقامات محترم مسئول در کشور هم پاسخگوي مطالبات و نيازهاي ما مي باشند که صدالبته جاي تشکر و امتنان و قدرداني دارد! به بازار ميوه که رسيديم چند بار طول اين بازار را گز کرديم و صفا و مروه اي شده بود برايمان. قيمت ها خيلي چشم نواز!! بود. چشمتان روز بد نبيند اصلا داشت چشممان از حدقه در مي آمد. قيمت ها خيلي مرغوب تر از ميوه ها بود. مقدارکي هلو گرفتم. وقتي تعداد هلوها را با مبلغ زبان بسته حساب و کتاب کردم ديدم، عجب معادله اي! هر هلو شده است ۱۸۰۰ تومان.

شليل و گيلاس و غيره و ذلک البته در قيمت به هلو فخر مي فروختند و هر کدام يکي - دو هزار توماني بالاتر بودند که از خيرشان گذشتم.

به نظرم رسيد هم چنان که هندوانه و طالبي و خربزه را دانه اي مي خريم بهتر است از اين پس هلو و شليل و گيلاس و اين قبيل سردرختي ها را هم دانه اي بخريم آن هم به تعداد اعضاي خانواده تا همه به حقشان برسند و اين مي شود عدالت، يعني همان چيزي که هميشه برايش مي نويسيم و همايش مي گذاريم. خلاصه غير از آن چند عدد هلو که البته معلوم نبود به خانه که برگرديم چقدر قابل خوردن است يا نه، يکي - دو طالبي و دو کيلويي هم خيار خريديم.

پسرم که خوب اوضاع را مي پاييد براي اين که چندان شرمنده مقام محترم پدري خويش نشوم، به همين مقدار قناعت کرد و برگشتيم خانه.

همان اول هم با اعضاي محترم خانواده اتمام حجت کردم که کاملا مراقب ميوه ها باشند چون زمان بعدي خريد ميوه، را نمي توانم تضمين کنم. به هر حال هر چه که بود پسرکم به مرادش رسيد و مرا به ياد اين جمله برنارد شاو انداخت که مي گويد: زندگي دو تراژدي دارد اول اين که به مراد قلبت نرسي و دوم اين که برسي.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved