آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 25 مرداد ماه 1391 برابر با 2012 Wednesday 15 August

زلزله ‌زدگان همچنان نيازمند امداد

شرق: دست‌هاي كوچك مارال خاك‌ها را كنار مي‌زند. سه روز است كه به دنبال زندگي از دست رفته‌اش مي‌گردد. آن روز مادر در آشپزخانه بود، برادر سه‌ساله‌اش تلويزيون مي‌ديد و خواهرش در حياط با اردك‌ها بازي مي‌كرد. قرار بود پدر تا افطار از باغ برگردد اما تا قبل از بازگشت پدر فقط 54 ثانيه زمان لازم بود تا زندگي مارال دگرگون شود. او حالا به آن 54 ثانيه مرگ‌بار فكر مي‌كند، به خواهر و برادري كه ديگر نيستند، به مادري كه در بيمارستان با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كند، به پدري كه تاب اين مصيبت را ندارد و در گوشه‌اي از ويرانه‌ها نشسته و زار مي‌زند. مارال با دستان كوچكش خاك‌ها را كنار مي‌زند تا در ميان آوار نشانه‌اي از زندگي پيدا كند، سه روز است كه اهالي مصيبت‌زده روستاي باجه‌باج سعي مي‌كنند مارال را از ميان آوارها بیرون بياورند، اما موفق نمي‌شوند. او فقط زماني از روي خاك‌ها بلند مي‌شود كه چيزي كوچك از وسايل خانه پيدا مي‌كند و مدتي دور مي‌شود تا آن را به گوشه‌اي بگذارد. اهالي مي‌گويند او سه روز است كه غذا نخورده و فقط گاهي با اصرار تكه ناني بر دهانش گذاشته است. مارال در اين سه روز مقداري از وسايل خانه را بيرون كشيده است به اميد روزي كه مادر برگردد. هرچند به او گفته شده اميد زيادي براي زنده ماندن مادرش نيست اما مارال همچنان چند تكه باقي مانده از وسايل خانه را جمع مي‌كند. حالا از آن زندگي، از آن شور و هيجان براي اين كودك فقط يك جوجه اردك باقي مانده، همان جوجه‌اي كه دو هفته پيش از تخم درآمد و در آن 54 ثانيه نحس زير درختي در بيرون از حياط بود. مارال نام اين جوجه اردك را ياشا گذاشته است و مي‌گويد اين تنها چيزي است كه از شادي‌هايش باقي مانده. ياشا و مارال هر دو تنها هستند و اعضاي خانواده‌شان را از دست داده‌اند. مارال سعي مي‌كند از جوجه اردك مراقبت كند و به او اميدواري بدهد، مارال مي‌گويد: «نمي‌دانم چه شد، صداي بلندي آمد، خانه لرزيد، مادر جيغ كشيد و فرياد زد فرار كنيد، من كنار در بودم و توانستم بيرون بيايم.» اشك در چشمان مارال حلقه مي‌زند: «نمي‌دانم چه شد اصلا يادم نمي‌آيد بيهوش شدم و وقتي به هوش آمدم صداي همهمه مردم بود. تاريكي بود، صداي ناله بود اما مادر نبود، آيدين و فاطمه برادر و خواهرم ديگر نبودند، مادرم نبود. من بودم و ياشا و خانه‌اي ويران شده، چند ساعت بعد پدرم را ديدم، به طرفم آمد و بغلم كرد اما از وقتي فهميد بقيه مرده‌اند بهت‌زده در گوشه‌اي نشسته است. من خاك‌ها را كنار مي‌زنم تا چند تكه باقي مانده از وسايل خانه را پيدا كنم و شايد عكسي از خواهر و برادرم.» فرداي آن روز بود كه مارال فهميد او تنها مصيبت‌زده روستاي باجه‌باج نيست، روستا صددرصد ويران شده‌است و 9 نفر از همكلاسي‌هايش هم جان خود را از دست داده‌اند. آمار كشته‌ها بالا بود و حالا همه ده عزادارند. اين 54 ثانيه فقط روستاي مارال را ويران نكرده‌است، ده‌ها روستا مانند باجه‌باج ويران شده و مردم مصيبت‌زده‌اند. سه روز است كه صداي ناله در منطقه ورزقان مي‌پيچد. آنها با ديدن هر غريبه‌اي به او نزديك مي‌شوند و از آن لحظه شوم مي‌گويند، از لرزش‌هايي كه نه تنها خانه كه خانواده‌شان را از آنها گرفت. آنها با زبان آذري مويه مي‌كنند و ابراز شرمندگي از اينكه ديگر خانه‌اي نيست تا از ميهمان پذيرايي كنند، ميهماناني كه از شهرهاي اطراف مي‌آيند تا تسلي خاطر آزرده آنها باشند. 24 ساعت از زلزله ويرانگر ورزقان، اهر و هريس گذشته بود كه مردم‌شهرهاي اطراف، خود را با غذا و پتو به منطقه رساندند. نيروهاي امداد هم با چادر و تجهيزات ديگر به منطقه رفتند. كشاورزان شهرستان‌هاي اطراف كارهاي خود را تعطيل كردند و لودر‌ها و بيل مكانيكي را براي عمليات امداد در اختيار مردم زلزله‌زده قرار دادند. حضور پررنگ مردم در اين مناطق اميدواري زيادي به زلزله‌زدگان داده است. حس نوع‌دوستي در اين منطقه به شدت پررنگ است. 48ساعت بعد از زلزله ويرانگر چادرهاي هلال احمر و چادرهايي كه شهروندان در اختيار زلزله‌زدگان قرار داده‌بودند در كنار آوارها و باغ‌هاي اطراف نصب شد و غذا و پوشاك و پتو در اختيار مردم قرار گرفت. مردم از شهرستان‌هاي اطراف با ماشين‌هاي شخصي و آب و غذا به سمت مناطق زلزله‌زده مي‌روند و سعي مي‌كنند با در آغوش گرفتن مصيبت‌زدگان از غم آنها بكاهند. حالا كه چادرها برپا شده زلزله‌زدگان، به عزاداري مي‌پردازند. آنها هنوز بسيار به كمك احتياج دارند. نبود مواد شوينده و توالت‌هاي صحرايي يكي از مهم‌ترين مشكلات آنهاست. آب براي شستشو و حمام كردن كافي نيست. غذاهايي كه در اختيار آنها قرار مي‌گيرد بيشتر به صورت كنسرو است و همين شرايط تغذيه زلزله‌زدگان را به هم ريخته است. با اين حال آنها از هر تازه‌واردي در مورد روستاهاي مجاور مي‌پرسند و سراغ اقوام‌شان را مي‌گيرند. امدادگران هلال‌احمر در هر روستايي چادر زده‌اند و كمك‌هايي را بين مردم تقسيم مي‌كنند اما بيشترين كمك‌ها از شهرستان‌هاي اطراف مي‌آيد و شهروندان خود به تقسيم آنها در ميان روستاييان مي‌پردازند. بخشايش يكي از شهرستان‌هاي نزديك به اين منطقه است كه خسارت چنداني نديده است، مردم اين منطقه تلاش زيادي را براي كمك آغاز كرده‌اند. چند مغازه عمده‌فروشي موادغذايي و لوازم مورد نياز را بدون گرفتن سود در اختيار شهروندان قرار مي‌دهند تا به دست زلزله‌زدگان برسانند. كارگران كارخانه تراكتور‌سازي در گرو‌ه‌هاي چندنفره مرخصي مي‌گيرند تا براي كمك به مردم راهي منطقه شوند. هركس هركاري از دستش برمي‌آيد انجام مي‌دهد. دغدغه بزرگ مردم منطقه فقط وسايل شوينده نيست، آنها نگران آغاز فصل سرما هستند و مي‌گويند سرماي اين منطقه بسيار شديد است و نمي‌توانند پاييز و زمستان را در چادر بگذرانند. دولتي‌ها براي بازديد آمده‌اند اما خيرين تبريزي و اردبيلي خودشان قول داده‌اند تا بلافاصله كار ساخت‌وساز را آغاز كنند و خانه‌هايي نه كاهگلي كه امن و ضد زلزله براي روستاييان بسازند. پيرزني كه در روستاي چوبانلر زندگي مي‌كند و خانه‌اش را از دست داده است مي‌گويد: كمك به ديگران خصلت مردم آذربايجان است اما اگر اين همه مهرباني مردم شهرستان‌هاي اطراف نبود ما نمي‌توانستيم مصيبت را تحمل كنيم. آنها حتي زودتر از امدادگران به سراغ ما آمدند و كمك‌مان كردند. گزارش‌هاي رسيده از مناطق زلزله‌زده حاكي است اكيپ‌هاي خودجوش از پزشكان و روانشناسان نيز خود را به منطقه رسانده‌اند تا كار امداد رواني را در اين منطقه آغاز كنند. آنها مي‌گويند حالا نوبت كمك‌هاي ثانويه است و بايد امدادرساني رواني را آغاز كرد و براي اين كار اسباب‌بازي، وسايل نقاشي و تفريحي همراه خود مي‌برند تا در اختيار بچه‌ها قرار دهند. بزرگسالان را هم بايد تحت مشاوره رواني قرار دهند. سازمان هلال‌احمر نيز ديروز بالاخره كمك‌هاي خارجي را كه از پاكستان، تركيه و جمهوري آذربايجان ارسال شده بود، پذيرفت.در همين حال به گفته حبيب حسينقلي‌زاده مسوول روابط عمومي مركز مديريت حوادث و فوريت‌هاي پزشكي آذربايجان‌شرقي چند مورد بيماري‌هايي نظير اسهال، استفراغ، سردرد و... ميان زلزله‌زدگان ديده شده است. او توضيح داد: «مشكل فعلي ما در منطقه گرمازدگي و نيز بروز بيماري‌هايي نظير اسهال، استفراغ، سردرد و... است كه ممكن است شايع شود. اين بيماري‌ها بيشتر براي كودكان و افرادي كه مقاومت بدني آنان كمتر است رخ مي‌دهد به همين منظور علاوه بر اينكه تيم‌هاي پزشكي به اين مناطق اعزام شدند در صورت لزوم بيماران به دو بيمارستان صحرايي در شهرستان‌هاي هريس و ورزقان منتقل مي‌شوند.» به گفته حسينقلي‌زاده در صورتي كه بيماري زلزله‌زدگان در اين مراحل درمان نشود بيمارستان‌هايي در شهر تبريز براي اين منظور در نظر گرفته شده‌اند.
حسينقلي‌زاده همچنين خاطرنشان كرد: خوشبختانه در بحث موادغذايي كمبودي مشاهده نشد اما در امر وسايل بهداشتي نظير شوينده‌ها و تجهيزات روشنايي و گرمايشي نياز بيشتري احساس مي‌شود.
مسوول روابط عمومي مركز مديريت حوادث و فوريت‌هاي پزشكي آذربايجان‌شرقي با اشاره به اينكه شرايط جوي در روستاهاي منطقه به گونه‌اي است كه شب‌ها دماي هوا كاهش چشمگيري پيدا مي‌كند، اظهار كرد: در حال حاضر با توجه به اينكه در روزهاي پاياني مرداد هستيم تردد شبانه در مناطق زلزله‌زده با لباس سبك ممكن نيست حال اگر اين شرايط تا يك ماه ديگر ادامه پيدا كند، قطعا زندگي براي زلزله‌زدگان سخت می‌شود، بنابراين پيشنهاد مي‌كنم شهروندان كمك‌هاي خود را به شكل نقدي در اختيار سازمان‌هاي دولتي يا موسسات خيريه معتبر قرار دهند چراكه اين مراكز مي‌تواند علاوه بر اينكه در بازسازي مناطق سهيم شوند نيازهاي زلزله‌زدگان در ماه‌هاي آتي را نيز خريداري كنند.
حسينقلي‌زاده همچنين از استقرار روانشناسان و كارشناسان رواني در مناطق زلزله‌زده و بيمارستان‌هاي صحرايي خبر داد و گفت: هدف از استقرار اين افراد مشاوره و كمك رواني به زلزله‌زدگان است. مسعود پزشكيان - نماينده مردم تبريز، آذرشهر و اسكو در مجلس شوراي اسلامي- نيز در بازديد از مناطق زلزله‌زده ورزقان گفت: مردم در كمك‌رساني به زلزله‌زدگان از مسوولان جلوتر عمل كردند و اگر حضور پرشور مردم نبود ما به اين سادگي نمي‌توانستيم با بحران زلزله مقابله كنيم. مردم به موقع وارد صحنه شدند و اين حركت جاي قدرداني دارد. وي ادامه داد: مردم با وسايل شخصي خود به آسيب‌ديدگان زلزله كمك مي‌كردند و با اين كار خود نشان دادند كه از مسوولان جلوتر هستند. وي همچنين از عملكرد ضعيف صداوسيما در انعكاس زلزله آذربايجان‌شرقي انتقاد كرد. پزشكيان با بيان اينكه مشكل ساختار مديريتي، اصلي‌ترين عاملي است كه موجب كندي امدادرساني به زلزله‌زدگان شده است، تاكيد كرد: با قطعيت مي‌توان گفت اگر زلزله در روز اتفاق نمي‌افتاد، تعداد كشته‌ها بسيار بيشتر از اين ميزان بود. علي لاريجاني - رييس مجلس شوراي اسلامي- نيز ديروز به همراه هياتي از نمايندگان به مناطق زلزله‌زده رفت. همچنين محمدرضا رحيمي معاون اول رييس‌جمهور نيز كه در مناطق زلزله‌زده حضور داشت، گفت: وزير بهداشت و معاون برنامه‌ريزي موظف شدند پيمانكاران، بيمارستان‌هاي تازه افتتاح شده را كه در زلزله اخير آسيب ديده‌اند به دادگاه معرفي كنند. او همچنين تعداد كشته‌شدگان را 253نفر اعلام كرد اين رقم قبلا نيز توسط استاندار آذربايجان‌شرقي مطرح شده اما وزير بهداشت گفته بود در زلزله 356 نفر جان باختند. حسن قدمي- رييس سازمان مديريت بحران كشور- نيز در تازه‌ترين آمار از واردشدن خسارت صددرصدي به 120 روستا در زلزله آذربايجان‌شرقي خبر داد و گفت: «هيچ‌كس زير آوار نمانده است.» حسين درخشان، سخنگوي سازمان هلال‌احمر نيز آمار داد در اين زلزله 12هزار خانه تخريب شد و 155 هزار نفر شامل 34 هزار و 200 خانوار آسيب ديدند. در حال حاضر امدادرساني و توزيع اقلام ضروري بين حادثه‌ديدگان همچنان ادامه دارد.
بازتاب‌هاي بين‌المللي زلزله آذربايجان شرقي نيز همچنان ادامه دارد و كاترين اشتون و وزراي خارجه هلند، آلمان، فرانسه، نيكاراگوئه با انتشار پيام‌هايي ابراز همدردي كردند.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved